۵ خرداد ۱۳۹۱

شیطنت خنده دار یک ایرانی در نمایشگاه هنر! +عکس

این تابلوی جالب در نمایشگاه هنر شبهای جادویی به نمایش گذاشته شد ...
 
شبهای جادویی در دوبی عنوان نمایشگاهی است که تعدادی از آثار هنرمندان ایرانی در آن در معرض نمایش و فروش گذاشته شد.
مردم اونجا اگه می دونستند چی نوشته اینقدر با لذت بهش نگاه نمی کردن !!!!!!!
شیطنت خنده دار یک ایرانی در نمایشگاه هنر! +عکس
متن داخل تابلو : گاو ما شیر نمی ده اما ماشاله به شاشش

به قول بعضی ها

انتقاد هم مانند باران، باید آنقدر نرم باشد، تا بدون خراب کردن ریشه های آن فرد، موجب رشد او شود.
 
لنین:
تاثیر یک رای از یک گلوله بیشتر است.
چگورا:
گنجشکی که از مترسک بترسد، از گرسنکی می میرد.
گاندی:
شکست آن نیست که زمین بخوری، آن است که نتوانی بلند شوی.
رومن رولان:
دوستی که شما را درک می کند، شما را می سازد.
رابرت زند:
آدم ها فقط در یک چیز مشترک اند: متفاوت بودن.
گوته:
تو شروع کن و کار خودش تمام خواهد شد.
ناپلئون:
اگر می خواهی برای حال و آینده مفید باشی از گذشته درس بگیر.
ارسطو:
دو چیز اندوه را از بین می برد: یکی دیدار دوستان و دیگر سخن دانایان و عالمان.
کانت:
اگر از انسان آرزو و خواب گرفته شود بیچاره ترین موجود روی زمین است.
نیچه:
آینده از آن کسانی است که به استقبالش می روند.
البرت کامو:
احترام به خویشتن بالاترین نعمت است.
سقراط:
اگر خاموش باشی تا دیگران به سخنت آرند بهتر که سخن گویی تا دیگران خاموشت کنند.
سقراط:
نزدیک ترین چیز ها مرگ و دور ترین چیز ها آرزو است.
ارد بزرگ:
برای پرش های بلند گاهی لازم است چند قدم به عقب رویم.
ارد بزرگ:
گاهی تنهایی توانایی به بار می آورد.
لامارتین شاعر فرانسوی:
تو را دوست دارم بدون آنکه علتش را بدانم. محبتی که علت داشته باشد یا احترام است یا ریا ...
مارتین لوتر کینگ:
گرفتن آزادی از مردمی که نمی خواهند برده بمانند، سخت است؛ اما دادن آزادی به مردمی که میخواهند برده بمانند سخت تر است...!
مایکل اسکوفیلد:
همیشه اون تغییری باش که میخوای توی دنیا ببینی.
خسرو گلسرخی:
بسپاریم بر سنگ مزارمان تاریخ نزنند؛ تا آیندگان ندانند بیعرضگان این برهه از تاریخ ما بوده ایم...!
حسین پناهی:
تازه میفهمم بازی های کودکی حکمت داشت... زوووووووو..... تمرین روزهای نفس گیر زندگی بود.
چارلی چاپلین:
آموخته ام که خداوند همه چیز را در یک روز نیافرید، پس چه چیز باعث شد که من بیندیشم می توانم همه چیز را در یک روز به دست بیاورم؟!
چارلی چاپلین:
شاید بتوانی کسی را که خواب است بیدار کنی اما کسی که خود را به خواب زده هرگز...!
حسین پناهی:
قطعا روزی صدایم را خواهی شنید... روزی که نه صدا اهمیت دارد نه روز...
ارنستو چگوارا:
دستم بوی گل میداد، مرا به جرم چیدن گل محکوم کردند... اما هیچ کس فکر نکرد که شاید یک گل کاشته باشم...!
حسین پناهی:
این آینده، کدام بود که بهترین روزهای عمر را حرام دیدارش کردم؟
والت ویتمن:
زندگی به من آموخت بودن با کسانی که دوستشان دارم، از همه چیز با ارزش تر است.
ژان پل سارتر:
از همه اندوهگین تر شخصی است که از همه بیشتر می خندد!
مارک تواین:
آنجا که آزادی نیست، اگر رای دادن چیزی را تغییر می داد اجازه نمی دادند که رای بدهید!
برتراند راسل:
مشکل دنیا این است، که احمق ها کاملاً به خود یقین دارند در حالی که دانایان، سرشار از شک و تردیدند

جمله های عالی از آدم های عادی

همیشه ظرفیت ها رو بسنجین: شوخی ای نکنین که مجبور باشین یه «ای بابا! شوخی کردم» به آخرش اضافه کنین!
 
*آدمایی که ساکت سوار تاکسی میشن تا مقصد از پنجره بیرون رو نگاه می کنن، آخرشم، بدون هیچ حرفی، کرایه رو میدن و میرن آدمای خسته و دلتنگی هستن سر به سرشون نذارین...
*کاربردی ترین چیزی که من از کتاب علوم دوران مدرسه یاد گرفتم اینه که وقتی در ترشی یا مربا باز نمی شه، بگیرمش زیر آب گرم!
*دلگیر نشو از آدما، نیش زدن طبیعت شونه! سال هاست که به هوای بارانی می گویند: خراب...
*به کسانی که به شما حسودی می کنند احترام بگذارید! زیرا اینها کسانی هستند که از صمیم قلب معتقدند شما بهتر از آنان هستید.
*همه ما دست خدا یه بلوتوثی داریم. بترس از اون روزی که خدا بلوتوث تو رو پخش کنه...
*اعصاب چیست؟ چیزیست که هیچ کس ندارد ولی توقع دارند که تو داشته باشی!
*توقع چیست؟ چیزیست که همه دارند و تو نباید داشته باشی!!!
*تا حالا دقت کردین!؟ شانس یه بار در خونه آدمو می زنه، بدشانسی دستش رو از روی زنگ برنمیداره، بدبختی هم که کلا کلید داره...
*بعضی ها شانس در خونه شون رو نمیزنه، لعنتی درست میزنه وسط پیشونی شون!
*اگر 4 تکه نان خوشمزه باشد و شما 5 نفر باشید، کسی که اصلا از مزه آن نان خوشش نمی آید، «مادر» است.
*ما ایرانی ها دروغ گفتن را از اول صبح با جمله «پاشو لنگ ظهره» آغاز می کنیم.
*درس خوندن دو حالت داره:
1- درسای سختو که نمیشه خوند
2- درسای آسون که ارزش خوندن نداره
*تا حالا دقت کردین چقدر حرص آوره که سر غذا دقیقا اون چیزی رو برمیدارن که کلی توی ذهنت واسش نقشه کشیده بودی؟

10 قانون طلایی برای اینکه دوستی واقعی باشیم

یک دوست خوب ممکن است در بیمارستان به ملاقاتتان بیاید و بگوید، "زود خوب شو" و برود. اما یک دوست واقعی کنارتان می‌نشیند و می‌گوید، "تا زمانی که خوب شوی کنارت خواهم بود!"

1. صداقت

یک دوست واقعی همیشه صادق است، تحت هر شرایطی که باشد.

این وظیفه شماست که همیشه راست بگویید حتی وقتی می‌دانید که حقیقت می‌تواند آسیب بزند و به قیمت دوستیتان تمام شود (که اگر 9 اصل دیگر را رعایت کنید این اتفاق نخواهد افتاد).

هیچوقت چیزی را بدون اجازه برندارید، حتی اگر می‌دانید که دوستتان با این کار شما مشکلی نخواهد داشت. حتماً اول اجازه بگیرید.

2. اعتماد‌پذیری

یک دوست واقعی کسی است که بتوانید به او اعتماد کنید.

وقتی قولی می‌دهید باید حتماً سر آن بایستید و اگر می‌دانید نمی‌توانید از عهده آن برآیید بهترین کار این است که صادق باشید و به دوستتان بگویید که نمی‌توانید قولتان را نگه دارید.

اگر می‌گویید که در یک تاریخ و ساعت مشخص جایی خواهید بود یا کاری خواهید کرد، به هر قیمتی شده باید آن را انجام دهید.

3. احترام

یک دوست واقعی به زمان، اموال و اعتقادات احترام می‌گذارد.

• به زمان با تلف نکردن آن احترام می‌گذارد. سر قرارهای ملاقات به موقع می‌آید و اگر احتمال تاخیر بود به دوست خود اطلاع می‌دهد.
• به اموال با آسیب نرساندن به آن احترام می‌گذارد. با اموال و متعلقات دیگران با مراقبت و دوستی رفتار می‌کند.
• به اعتقادات با قضاوت نکردن آنها احترام می‌گذارد. اگر بدانید که دوستتان یکسری اعتقادات و اخلاقیات خاص دارد، به آنها احترام می‌گذارید، حتی اگر با آنها موافق نباشید.

4. دوست قبل از دیگران

یعنی هیچکس را به دوستتان ترجیح ندهید. برنامه‌تان با دوستتان را فقط به خاطر اینکه از یک نفر خوشتان آمده، برهم نزنید.

اگر کسی که از او خوشتان آمده واقعاً برایتان مهم است، می‌توانید همیشه اول از دوستتان بپرسید و مطمئناً او درک خواهد کرد.

5. عاری از خودپرستی

یک دوست واقعی آرامش و راحتی خود را قربانی کرده و شما را جلوتر از خود قرار می‌دهد.

دوست واقعی خودخواهی ندارد و اگر بداند کاری که برای خودش منفعت مالی و مادی دارد در زندگی شما تاثیر منفی می‌گذارد، هرگز آن را انجام نمی‌دهد.

6. وفاداری

دوست واقعی وقتی به او نیاز دارید در اختیار شماست. حتی وقتی از او چیزی نخواهید.

دوست واقعی هیچوقت کاری که موفقیت و خوشبختی شما را بر هم می‌زند را انجام نمی‌دهد.

7. صبر

یک دوست واقعی با شما با صبوری رفتار می‌کند. وقتی اوضاع نیاز به زمان برای تغییر دارد درک کرده و حتی اگر بارها و بارها یک اشتباه را تکرار کنید درموردتان قضاوت بد نمی‌کند. البته تا زمانیکه برای بهتر شدن تلاش کنید.

8. با هم بخندید، با هم گریه کنید

یک دوست واقعی دوستی نیست که رفیق روزهای خوب شما باشد. او در روزهای بد هم مثل روزهای خوب کنار شماست. او شما را در موفقیت‌های خودش هم سهیم می‌کند.

9. انتقاد سازنده

یک دوست واقعی از اینکه به شما بگوید چه کاری را اشتباه انجام می‌دهید نمی‌ترسد. اگر ببیند چیزی برای شما بد است یا اینکه راه اشتباهی را می‌روید، از مداخله کردن واهمه‌ای ندارد. اما همیشه انتقادات خود را با توصیه‌هایی برای بهتر شدن شما همراه می‌کند.

مثلاً نباید فقط بگویید، "با این برنامه مالی جدیدت، ورشکسته خواهی شد." به او بگویید که چرا فکر می‌کنید برنامه مالی او با شکست مواجه خواهد شد. مثلاً بگویید، "تو می‌خواهی همه پولت را در چیزی غیرواقعی سرمایه‌گذاری کنید یا محصولاتی که می‌خواهی بخری تاریخ انقضا دارند و فکر نمیکنم بتوانی تا موعد مقرر 10% از آنها را هم بفروشی."

10. بخشش

یک دوست واقعی توانایی بخشیدن دارد. همه انسان هستند و همه انسانها دچار اشتباه می‌شوند. حتی ممکن است یک یا دو مورد از این قوانین طلایی را بشکنیم اما اگر بدانیم که خراکاری کرده‌ایم و واقعاً پشیمانی خود را نشان دهیم و سعی کنیم جبران کنیم، یک دوست واقعی می‌تواند ما را ببخشد (فقط دقت کنید که سر یک موضوع مشابه دوباره اشتباه نکنید زیرا بخشش هم محدودیت دارد).

خاطرات یک پزشک از بیمارانش


پزشکان معمولا خاطرات جالبی از کار و بیمارانشان دارند.

علت جالب بودن این خاطرات یا بخاطر برخوردهای بانمکی است

که بیماران با پزشک یا بیماریشان می‌کنند

یا کمبود اطلاعات پزشکی است یا شاید وقوع بعضی اتفاقات

در فضایی که سایه مرگ و بیماری در آن وجود دارد خود به خود تبدیل به طنز می‌شود.

اما مهم اینجاست که یک پزشک عمومی با ذوق اهل شهرکرد هر از چندگاهی

خاطراتش را از این ماجراها در وبلاگش می‌نویسد که بسیار خواندنی هستند:

گلوی بچه رو که نگاه کردم مادرش گفت:

آقای دکتر! گلوش چرک داره؟ گفتم: چرکش تازه میخواد شروع بشه.

گفت: این بچه همیشه همینطوره٬ همیشه عفونتش اول شروع میشه بعد زیاد میشه!


به دختره گفتم: مشکلتون چیه؟ با یه صدای گرفته گفت:

هیچی فقط چند روزه که اصلا صدام درنمیره!!


به دختری که با استفراغ اومده بود گفتم:

اسهال هم دارین؟ گفت: حالتشو دارم اما نمیاد!!


یه خانم حدودا ۵۰ ساله دختر حدودا ۱۸ سالشو آورده بود.

به دختره گفتم: مشکلتون چیه؟ گفت: دلهره دارم.

مادرش زد زیر خنده و بعد گفت: مامان! دل پیچه ، نه دلهره!

پرسیدم: چیز ناجوری نخوردین؟ مادرش گفت: چرا «چیسپ» خورده

و این بار نوبت دختر بود که بزنه زیر خنده و بگه: مامان چیپس نه چیسپ!


به آقائی که با سردرد اومده بود گفتم:

قبلا هم سابقه داشتین؟ گفت: مثلا چه سابقه ای؟

بعد گفتم: توی خونه داروئی نخوردین؟ گفت: مثلا چه داروئی؟

نسخه شو که نوشتم گفتم: دیگه هیچ ناراحتی نداشتین؟ گفت: مثلا چه ناراحتی؟


به خانمه گفتم:اشتهاتون خوبه؟ گفت: هروقت بتونم غذا بخورم میتونم بخورم!


پیرمرده گفت: همه بدنم درد میکنه غیر از آرنج دست چپم.

گفتم: یعنی آرنج دست چپتون درد نمیکنه؟ گفت: نه آرنج دست چپم «خیلی» درد میکنه!


خانمه اومد و گفت: برام یه آزمایش بنویس. گفتم: چه آزمایشی؟

گفت: نمیدونم. چندوقت بود که هر دو دستم درد میکرد.

چند هفته پیش از این دستم آزمایش خون گرفتم بعد دردش افتاد

حالا میخوام بگم از این دستم هم خون بگیرن ببینم دردش می افته؟!


به خانمه گفتم: باید یه آزمایش بدین. گفت: نمیدم!

گفتم: چرا؟ گفت: میترسم بفهمم یه مرض ناجوری دارم!


برای آبسه دندون برای مریض کپسول نوشتم بعد گفت:

چند روزه گلوم هم درد میکنه.

گفتم: خوب اگه عفونت داشته باشه با همون کپسول بهتر میشه.

گفت: اون کپسولو که برای دندونم نوشتین چکار به گلو داره؟!


خانمه میگفت: توی آزمایشگاه درمونگاه آزمایش دادم گفتند عفونت داری

اما بیرون آزمایش دادم گفتند سالمه! آزمایشهاشو نگاه کردم دیدم توی درمونگاه

آزمایش ادرار داده و بیرون آزمایش خون!


خانمه میگفت: فکر کنم باز گلوی بچه ام چرک کرده.

گفتم: از کجا فهمیدین؟ گفت: آخه از دیروز داره دهنش بوی کپسول میده!


خانمه میگفت: بچه ام چند روزه یبوست داره براش شیاف هم گذاشتم خوب نشد.

گفتم: چه شیافی براش گذاشتین؟ گفت: استامینوفن!


مریضهای درمانگاه تمام شدن و از مطب میام بیرون یه هوائی بخورم.

مسئول پذیرش که اهل همونجاست داره با یکی از اهالی روستا صحبت میکنه

و ازش میپرسه: داروهائی که دکتر دومی براتون نوشت با دکتر اولی فرق داشت؟

روستائی محترم میگه: خوب معلومه٬ مگه کود حیوونهای مختلف با هم فرق نمیکنه؟

خوب داروهای دکترها هم با هم فرق میکنه!!


یه پسر جوون با فشار خون پائین اومده بود. گفتم: میتونین بمونین سرم بزنین؟

گفت: نه. گفتم: آمپول میزنین؟ گفت: نه. خانم جوونی که باهاش بود گفت:

آقای دکتر لطفا یه شربت ماستی (آلومینیم ام جی اس) براش بنویسین

گفتم: چرا؟ گفت: آخه میگن چیزهای شیرین فشار خونو بالا میبرن!


روز شنبه این هفته یه زن و شوهر بچه شونو آورده بودند.

گفتم: چند روزه که مریضه؟ پدره گفت: دو روزه

مادرش گفت: نه سه روزه پدره با عصبانیت به مادرش گفت:

آخه جمعه که تعطیله!!


مرده با کمردرد اومده بود، وقتی میخواستم نسخه بنویسم گفت:

آقای دکتر! بی زحمت هرچی میخواین بنویسین فقط پماد ننویسین! گفتم: چرا؟

گفت: آخه همه خونواده مون رفته اند مسافرت هیچکسی نیست که برام پماد بماله!


به خانمه گفتم: کجای سرتون درد میکنه؟

دستشو گذاشت روی سرش و گفت: همین جا درست توی لگن سرم !

۴ خرداد ۱۳۹۱

ترفند شگفت انگیز در بازی با مغز

ذهن جنبه ای از عقل ​​و آگاهی شامل ترکیبی از تفکر، ادراک، حافظه، احساسات، تجربه، اراده و تخیل و به طور کلی همه فرایندهای شناختی ناخودآگاه می باشد. ذهن بطور باطنی خود را به عنوان یک جریان فکر آشکار می سازد. متخصصین آناتومی سیستم عصبی، معمولا مغز را واحد محوری از آنچه که ما آن را به عنوان ذهن می شناسیم، در نظر می گیرند. مغز انسان هر زمان که بتواند به ما حقه و حیله می زند. در واقع شما باوجود واقعی بود شئ آنرا آنطور که باید باشد، نمی ببینید و یا حتی واقعا نمی شنوید و یا نمی بویید. حال وقت آن است که چند ترفند را با مغز انسان بازی کنیم. به دوستدان این اطمینان را می دهم که امتحان کردن این روش ها کاملا ایمن می باشد.


روش گنزفلد (Ganzfeld Procedure)



در ابتدا ممکن است مانند یک شوخی بد عملی به نظر برسد. رادیو را روشن کنید سپس بر روی یک نیمکت دراز بکشید و یک جفت توپ پینگ پنگ که از وسط دو نیم شده بر روی چشمانتان قرار دهید. در مدت چند دقیقه شما باید شروع به تجربه، مجموعه نامانوسی از از اعوجاجات و اختلالات حسی کنید. بعضی از مردم اسبی که بر روی دوپا بلند شده و در ابرها خرامش می کند را می بینند و یا صدای یکی از بستگان مرده را می شنوند. به نظر می رسد که ذهن به احساس خو گرفته است به طوری که وقتی که چیزهای کمی برای حس وجود دارد (که این هدف از توپ پینگ پنگ و رادیو است) مغز شما از نو ساختن خود را به پایان می رساند.




کاهش یافتن درد (Shrink your Pain)

در صورتی که شما یک آسیب بدنی داشته باشید و به نوعی مصدوم باشید ، اگر قسمت آسیب دیده بدن را با یک دوربین دوچشمی وارونه ببینید، به نظر می رسد خیلی زود شدت درد شما کاهش می یابد.




به تازگی، یک پژوهش در دانشگاه آکسفورد ، منجر به کشف یک از بین برنده درد جدید – منظوردوربین دوچشمی وارونه است- شده است. دانشمندان نشان داده اند که افرادی که به دست مجروح خود را ازطریق قسمت پشتی دوربین دوچشمی نگاه می کنند، چون دست کوچکتربه نظر می رسد، درد کمتری را تجربه می کنند و تورم آن کاهش می یابد. براساس تحقیقات انجام شده، این نشان می دهد که حتی پایه احساسات بدنی مانند درد بر اساس آنچه ما می بینیم، مدوله می شود. بنابراین دفعه بعد اگر شست پایتان زخمی شد و یا انگشتتان بریده شد، لطفی به خودتان بکنید و از دور به ناحیه آسیب دیده خودتان نگاه کنید!

اثر پینوکیو

این امر مستلزم دو صندلی و بستن چشم است. فردی که چشمش بسته شده باید در صندلی عقب نشسته و به پشت فردی که در صندلی جلو مقابل او نشسته خیره شود. سپس فرد چشم بسته دست خود را به پیرامون خود برده و بر روی بینی شخص دیگر قرار دهد. از سوی دیگر او باید در همین حین دست دیگر خود را بر روی بینی خود قرار دهد و به آرامی شروع به نوازش کردن هر دو بینی کند. پس از حدود ۱ دقیقه، بیش از ۵۰٪ افراد مورد مطالعه ، بینی خود را بطور باور نکردنی بلند توصیف می کنند. بنابراین “اثر پینوکیو” نامیده می شود.




راه دیگر برای توضیح اثر پینوکیو، این است که یک ویبراتور به تاندون عضله دو سر بازو در حالی که یک نفر بینی دیگری را با دست همان بازو نگه داشته، بکار رود. ویبراتور تحریک عضلانی در عضله دو سر بازو را سبب می شود که به طور معمول این توسط کشش عضله تحریک می شود، و ایجاد توهم حرکتی می کند به گونه ای که بازو از صورت دور می شود و تغییر مکان می دهد. از آنجایی که انگشتانی که بینی را گرفته اند،هنوز هم اطلاعات لامسه ای از اینکه در تماس با بینی هستند،میدهند. به نظر می رسد که بینی نیز در حال دور شدن از صورت است. پدیده ای مشابه با استفاده از روش چشم بسته رخ می دهد.


- مغشوش شدن ذهنیت محوری (Confuse your Mindedness)

پای راست خود را چند اینچ از زمین بلند کنید و سپس شروع به حرکت دادن آن در جهت عقربه های ساعت کنید. در حالی که شما در حال انجام این کار هستید، با استفاده از انگشت اشاره سمت راست خود شماره ۶ (انگلیسی) را در هوا رسم کنید. پای شما در جهت خلاف عقربه های ساعت حرکت می کند و شما نمی توانید هیچ کاری در مورد آن انجام دهید!




قسمت چپ مغز شما، که کنترل سمت راست بدن شما را بر عهده دارد، مسئول ریتم و زمان بندی است. سمت چپ مغز شما نمی تواند دو حرکت مخالف بطورهمزمان را پردازش کند و بنابراین آنها را به یک حرکت واحد ترکیب می کند.

مغشوش شدن شنوایی (Confuse your Hearing)

این کار را می توان با سه نفر، یکی فاعل و دو نفر دیگر ناظر انجام داد همچنین نیاز به یک هدست متصل به لوله های پلاستیکی معمول در دو طرف داریم. از شخص فاعل بخواهیم بر روی صندلی درفاصله بین شما و ناظر دوم بنشیند. حال هر یک از شما لوله های هدست را در سمت متناظر در دست نگه دارید و یکی یکی داخل لوله ها صحبت کنید. شخص فاعل به درستی مسیر صدا را می گوید. در حال حاضر لوله ها را عوض کنید و صدا کردن در لوله ها را تکرار کنید. مغز شخص گیج و آشفته می شود و این بار به جهت مخالف صدا اشاره می کند و جهت صدا را بر عکس تشخیص می دهد.




موضع یابی صدا، توانایی شنونده در جهت شناسایی محل و یا منشاء صدای تشخیص داده شده در جهت و فاصله یا روش های مهندسی آکوستیک برای شبیه سازی مکان شنیداری در فضای سه بعدی مجازی می باشد. سیستم شنوایی انسان دارای امکانات محدود برای تعیین فاصله از منبع صدا، عمدتا مبتنی بر تفاوت زمان بین شنیداری است. تعویض لوله ها در این آزمایش باعث ادراک توسط سلول های عصبی طرف مقابل فقط در مغز می شود بنابراین شخص فاعل قادر به تشخیص محل صدا نمی باشد.


مغشوش شدن ادراک عمق (Confuse your Depth Perception)

درک عمق، توانایی بصری در درک جهان در سه بعد است. نگاه کردن در یک منظره که تا بحال ندیده اید یا ورود به سینمای سه بعدی با یک چشم بسته، راهی که ذهن شما اشیاء را درک میکند، تغییر می دهد.

این برای بیشتر چیزهایی که پیش از این دیده اید اتفاق نمی افتد زیرا مغز برای قضاوت در مورد زمان و مکان دقیق خود را وفق می دهد. با این حال، مغز شما قادر به پر کردن شکاف (فاصله بین نوک هدف و نشانه) نخواهد بود اگر شما از یک چشم استفاده کنید. ادراک عمق ناشی از انواع نشانه عمق است. که معمولا به نشانه های دو چشمی که نیاز به ورودی از هر دو چشم و نشانه های یک چشمی که نیاز به ورودی از یک چشم است،طبقه بندی می شود. نشانه های دو چشمی عبارتند از: دید سه بعدی برای درک عمق، ایجاد عمق از دید دو چشمی از طریق بهره برداری از اختلاف منظر است. از آنجا که ادراک عمق دو چشمی نیاز به دو چشم سالم دارد، یک شخص با تنها یک چشم کاری هیچ ادراک عمق دو چشمی ندارد. و از این رو گام بر داشتن به سینما سه بعدی یک پدیده شگفت انگیز نخواهد بود. این بیشتر در افرادی که با یک چشم کور متولد می شوند، است.




احساس فانتوم (Feel a Phantom Sensation)

احساسات فانتوم به عنوان مشاهدات و آگاهی های قوه ادراک بیان می شوند وشامل تجربه های فردی مربوط به یک اندام یا ارگان که از نظر فیزیکی قسمتی از بدن نیستند می باشد. احساس ها اغلب پس از قطع بازو و یا پا ثبت می شود، همچنین ممکن است پس از برداشتن پستان یا اندام داخلی نیز رخ دهد.


مغشوش شدن درک نوری (Confuse your photoreception)

به نقطه مرکزی تصویر سیاه و سفید (علامت +) به مدت حداقل ۳۰ ثانیه خیره شوید و سپس به یک دیوار نزدیک خود نگاه کنید. شما نقاط روشن خواهید دید، چندین بار چشمانتان را بر هم بزنید، خوب الان چه می بینید؟




در چشم طوطی قرمز در حالی که به آرامی تا ۲۰ می شمارید خیره شوید، پس از آن بلافاصله در یک نقطه در قفس پرنده خالی نگاه کنید. ، تصویر کم نور و شبح مانند از یک پرنده آبی سبز باید در قفس ظاهر شود. سعی کنید همین کار را با کاردینال سبزانجام دهید، و یک پرنده قرمز ضعف باید ظاهر شود.




هنگامی که به یک تصویر در طولی از زمان (معمولا در حدود ۳۰ ثانیه) نگاه کنید و سپس با زمینه سفید جایگزین شود، یک نوع اثر به نام پس دید دیده می شود. توضیح معمول داده شده برای پس دید این است که گیرنده تصویر (میله ها و مخروط ها) در چشم “خسته”، شده و بخوبی آن گیرنده هایی که تحت تاثیر قرار نگرفته اند، کار نمی کنند (“خستگی” در واقع به سبب سفید شدن موقت رنگدانه های حساس به نور موجود در داخل گیرنده ایجاد می شود) این نتایج در اطلاعات که توسط گیرنده های نوری ارائه شده است ، در تعادل نیستند،باعث از بین رفتن پس دید (afterimages) می شود. به محض اینکه گیرنده های نوری کمتر “خسته”، شدند، که بین ده تا سی ثانیه طول می کشد، تعادل دوباره ایجاد می شود و منجربه ناپدید شدن پس دید می شود.


مغشوش شدن شناخت (Confuse your Cognition)

به دختر در حال چرخش نگاه کنید. آیا او در جهت عقربه های ساعت یا خلاف آن می چرخد؟ من می بینم که او در خلاف جهت عقربه های ساعت می چرخد، اما من می توانم آنرا در جهت دیگر نیز تبدیل کنم. این کار برای بسیاری از مردم مشکل است. امتحان کنید.




دختر در حال چرخش به صورت کلی تر توهم نیمرخ هر چیزی به رنگ سیاه یا برنگ یکدست چرخان است. این تصویر واقعا در یک جهت و یا جهت دیگر نمی چرخد. این یک تصویر دو بعدی است که به سادگی به جلو و عقب تغییر مکان می دهد. اما مغز ما برای تفسیر تمثال های دو بعدی جهان اما جهان سه بعدی واقعی تکامل نمی یابد. بنابراین پردازش بصری ما وانمود می کند به یک تصویر سه بعدی نگاه می کنیم و با استفاده از سرنخ چنین به تفسیر آن می پردازد. یا، بدون سرنخ کافی ممکن است تنها خودسرانه بهترین و متناسب ترین تصمیم را بگیرید – حالت چرخش در جهت عقربه های ساعت یا خلاف جهت عقربه باشد. و به محض این که انتخاب مناسب انجام شد، توهم کامل است – ما یک تصویر سه بعدی چرخان می بینیم.


با نگاه کردن به اطراف تصویر، تمرکز بر روی سایه یا سایر قسمت ها، ممکن است شما سیستم بینایی خود را مجبور کنید تا تصویر را دوباره بسازد و این ممکن است جهت مخالف را انتخاب کند، و ناگهان تصویر در جهت مخلف می چرخد.

۲ خرداد ۱۳۹۱

! داستان چهار برادر

چهاربرادر خانه شان را به قصد تحصیل ترک کردند و آدم های موفقی شدند. چند سال بعد، بعد از میهمانی شامی که با هم داشتند در مورد هدایایی که برای مادر پیرشون که دور از آنها در شهر دیگری زندگی می کرد ، صحبت میکردند

.اولی گفت : من خانه بزرگی برای مادرم ساختم

.دومی گفت : من یک سالن سینمای یکصد هزار دلاری در خانه ساختم

.سومی گفت : من ماشین مرسدس با راننده تهیه کردم که مادرم به سفر بره

چهارمی گفت : همه تون میدونید که مادر چه قدر خواندن کتاب مقدس را دوستداشت و می دونین که دیگر هیچ وقت نمی تونه بخونه، چون چشمهایش خوب نمیبینه. من راهبی رو دیدم که به من گفت یه طوطی هست که می تونه تمام کتاب مقدس رو از حفظ بخونه. این طوطی با کمک بیست راهب و در طول دوازده سال اینو یاد گرفته. من تعهد کردم برای این طوطی به مدت بیست سال، هر سال صدهزار دلار به کلیسا بپردازم. مادر فقط باید اسم فصل ها و آیه ها روبگه و طوطی از حفظ براش می خونه

برادران دیگر تحت تاثیر سخنان برادر چهارم قرار گرفتند. پس از تعطیلات، مادر یادداشت تشکری فرستاد

اون نوشت: میلتون( اولی ) عزیز، خانه ای که برایم ساختی خیلی بزرگه... من فقط تویک اتاق زندگی می کنم ولی مجبورم تمام خانه رو تمیز کنم. به هر حال ممنونم

مایک ( دومی ) عزیز، تو برای من یک سینمای گرانقیمت با صدای دالبی ساختی که گنجایش 50 نفر رو دارد. ولی من همه دوستانمو از دست داده ام، همچنین شنواییم رو از دست دادم و تقریبا ناشنوام. هیچ وقت از آن استفاده نمیکنم، ولی از این کارت ممنون هستم

ماروین ( سومی ) عزیز، من خیلی پیرم که به سفر بروم. پس هیچ وقت ازمرسدس استفاده نمی کنم. خیلی تند میره اما فکرت خوب بود ممنون هستم

ملوین ( چهارمی) عزیزترینم، تو تنها پسری هستی که با فکر کوچیکت و باهدیه ات منو خوشحال کردی. جوجه ی خیلی خوشمزه ای بود ! و من هیچ وقت مزه آن را
فراموش نخواهم کرد

کشف نوعی قارچ پلاستیک‌خوار نجات‌دهنده محیط زیست

ایسنا : گروهي از دانشجويان دانشگاه ييل آمريكا در تحقيقات خود به اين نتيجه رسيده‌اند كه قارچ‌ها مي توانند در تجزيه پلاستيك نقش اساسي داشته باشند و زمين را از گرفتار شدن در يك فاجعه زيست محيطي نجات دهند.


افزايش بي حد و مرز از پلاستيك در زندگي روزمره و روند بسيار طولاني تجزيه اين مواد در طبيعت، به خطري بسيار جدي براي محيط زيست مبدل شده و نابودي اكوسيستم ها را در پي خواهد داشت.

تجزيه مواد مصنوعي كه اغلب از مواد پتروشيمي مانند نفت و گاز تهيه مي شوند، روند بسيار كندي دارند، چراكه پيوندهاي شيميايي پيچيده اين مواد در برابر فرآيندهاي طبيعي تجزيه مقاوم هستند.



از دهه 1950 ميلادي تاكنون بالغ بر يك ميليارد تن پلاستيك توليد شده است كه روند تجزيه آنها صدها سال ديگر بطول مي انجامد.



محققان در بررسي هاي خود موفق شدند نوعي قارچ را در جنگل هاي باراني آمازون كشف كنند كه قادر است پلاستيك پلي اورتان را تجزيه كند.



پلي اورتان يكي از انواع بسيار پر كاربرد پلاستيك در جهان محسوب مي شود و ميزان مصرف جهاني ماده خام پلي اورتان در سال 2007 ميلادي بيش از 12 ميليون تن اعلام شده است.



محققان اندوفيت‌هايي را از ريشه گياه موجود در جنگل‌هاي باراني اكوادور جدا كردند و در آزمايشات صورت گرفته توانايي اندوفيت‌ها در تجزيه پلي اورتان مشخص شد.



اندوفيت‌ها در حقيقت ميكروارگانيسم هايي هستند كه داخل بافت دروني گياه زندگي مي‌كنند، اما منجر به بروز بيماري در بدن ميزبان نمي‌شوند. اندوفيت نقش محوري در تجزيه گياهان پس از مرگ ايفا مي‌كند، اما تاكنون توانايي آنها در تجزيه مواد مصنوعي مورد بررسي قرار نگرفته بود.



كارشناسان اميدوارند كه اكتشافات آتي بتواند به كشف گونه‌هاي جديد اندوفيت‌ها با قابليت تجزيه انواع ديگر پلاستيك‌ها منجر شود.



نتيجه اين تحقيق در مجله Applied and Environmental Microbiology منتشر شده است.