۲۸ دی ۱۳۹۰

شیر همیشه سلطان

طبق گفته عکاس این عکس ها این شیرماده پس از شکار آهو و شروع به خوردن آن متوجه می شود که شکارش باردار بوده است. بلافاصله از خوردن شکار دست بر میدارد و سعی می کند بچه را به شکم مادر برگرداند. پس از نا امید شدن از تلاش و اطمینان از مرگ بچه آهو، آن را آرام با دهانش بر میدارد و در کنار جسد مادرش می خواباند. :2:














طبق گفته عکاس او مدتی کنار آهو و بچه اش می نشیند و نظاره گر آنها می شود و سپس کمی آنطرف تر دراز کشیده و استراحت می کند.

عکاس در ادامه می گوید که حدود سه ساعت از خوابیدن شیر گذشت و ساکت بودن و بی حرکتی آن او را به شک انداخته بود تا اینکه دل را به دریا زد و به سمت شیر رفت.

با رسیدن به شیر متوجه میشود که او مدتهاست در اثر فشار روحی سکته کرده و مرده است!!!

:: شاهکارهای ۲۱ سال فعالیت تلسکوپ هابل – قسمت اول

تلسکوپ فضایی هابل پس از ۲۱ سال فعالیت در مدار زمین، هنوز تیزبین‌ترین چشم زمین است و به‌قدری اطلاعات ارزشمند برای ما فراهم آورده که اخترشناسان، آن‌را پرچم‌دار طلایی‌ترین دوره اخترشناسی لقب داده‌اند

خوشه‌های کهکشانی دوردست

در نگاه اول، غبارهای کم‌رنگ پراکنده موجود در این تصویر تلسکوپ فضایی هابل، شبیه کولاک برف در آسمان شب به نظر می‌رسد. اما تقریبا هر یک از این دانه‌های برف، کهکشانی دوردست در خوشه MACS J0717.5+3745 هستند و هر یک خانه میلیاردها ستاره هستند. این عکس ناحیه‌ای را نشان می‌دهد که در آن سه خوشه کهکشانی در حال ادغام با یکدیگر و آزاد کردن مقادیر عظیم انرژی به شکل پرتو ایکس هستند. این اجسام دوردست در حدود ۵٫۴ میلیارد سال نوری از زمین فاصله دارند و در طی نقشه‌برداری خوشه‌ای عظیم، پروژه‌ای برای مطالعه خوشه‌های کهکشانی دوردست با استفاده از تلسکوپ فضایی هابل، تصویربرداری شده‌اند. میزان جرم موجود در این دریای کهکشان‌ها بسیار عظیم است و به اندازه کافی بزرگ هست تا باعث دیده شدن خمیدگی ساختار فضا-زمان شود. اعوجاج عجیب و غریب ایجاد شده در شکل بسیاری از کهکشان‌های موجود در این تصویر که به ظاهر کشیده و خم شده به نظر می رسند، نتیجه ایجاد عدسی‌های گرانشی است. میدان‌های گرانشی اطراف اجسام پرجرم باعث می‌شوند که نور در اطراف آنها خم شود. این عکس با استفاده از تصاویر گرفته شده توسط دوربین نقشه‌برداری پیشرفته هابل در فیلترهای زرد و فروسرخ نزدیک خلق شده است.

متغیر ۸۳۸ تکشاخ

در ژانویه ۲۰۰۲ / دی‌ماه ۱۳۸۰، ستاره‌ای کم‌نور در صورت‌ فلکی نه‌چندان مشخص تکشاخ ناگهان ۶۰۰ هزار بار نورانی‌تر از خورشید شد و موقتا به درخشان‌ترین ستاره کهکشان راه‌شیری تبدیل گشت. انفجار نور این ستاره عجیب در فضا گسترده شد و با بازتاب از پوسته غبارهای پیرامون، مجموعه‌ای تماشایی از تصاویر را آشکار کرد. این ستاره که تکشاخ V838 نامیده شد، مدت‌ها قبل دوباره به تاریکی فرو رفت؛ اما مشاهدات تلسکوپ فضایی هابل از پدیده‌ای موسوم به «پژواک نور» در اطراف ستاره، خصوصیات قابل توجهی را نمایان ساخت.

حفاری یک دریاچه قطبی برای کشف جهان گم شده/ انتقال 70تن تجهیزات + عکس

محققان انگلیسی خود را برای حفاری در میان جهان گم شده قطب جنوب، جهانی که برای یک میلیون سال در عمق سه کیلومتری یخهای این منطقه پنهان شده اند، آماده می کنند.
به گزارش خبرگزاری مهر، جستجوگران انگلیسی در جستجو برای یافتن نشانه های حیاتی یک میلیون ساله خود را برای حفاری صفحه ای یخی به عمق سه کیلومتر در میان دریاچه ای قطبی آماده می کنند.

این محققان برای حمل تجهیزات مورد نیاز خود به دریاچه "السورث"که یکی از ناخوشایند ترین و نامناسب ترین محیطها در زمین به شمار می رود، از قطارهای تراکتوری استفاده کردند. این گروه تحقیقاتی در ماه نوامبر به این منطقه باز خواهد گشت تا آب و رسوبات دفن شده در این دریاچه قطبی را با استفاده از فناوری ویژه جمع آوری کنند.

دانشمندان امیدوارند با انجام این حفاری ها نشانه هایی را از شرایط اقلیمی گذشته زمین به دست آورند. این پروژه همچنین می تواند به ارزیابی ثبات امروزی صفحه یخی غرب قطب جنوب و تاثیرات بالارفتن سطح آب دریاها در آینده به دانشمندان کمک کند.

چهار محقق شجاع در میان این تیم تحقیقاتی تجهیزات مرتبط با حفاری را در دمای منفی 35 درجه سلسیوس به این منطقه از قطب جنوب انتقال دادند و برای این کار از تراکتورهای قدرتمندی استفاده کردند که مخازن بزرگی از تجهیزات را بر روی تیغه های اسکی مانند به دنبال خود می کشیدند. این سفر 248 کیلومتری به سوی دریاچه "السورث" سه روز به طول انجامید.

دانشمندان برای آغاز این پروژه در حدود 15 سال برنامه ریزی کرده اند و اکنون، پس از انتقال تجهیزات به دریاچه مورد نظر، دانشمندان خود را یک قدم به کشف شکلهایی منحصر به فرد و ویژه از حیات میکروبی که می توانسته اند در چنین محیطی به وجود بیایند، نزدیکتر می بینند.

طی فاز دوم این پروژه، محققان از دریلی پرفشار برای ایجاد حفره ای در میان لایه 3 کیلومتری یخی استفاده خواهند کرد. سپس کاوشگری تیتانیومی برای بررسی و نمونه برداری از آب پنهان شده در اعماق لایه یخی و ابزاری ویژه نمونه برداری را به درون حفره خواهند فرستاد.

حفاری در میان این لایه یخی سه روز زمان خواهد برد و پس از آن دانشمندان 24 ساعت زمان خواهند داشت تا نمونه برداری را به پایان برسانند زیرا پس از آن حفره دوباره یخ خواهد زد. تجهیزات حفاری اکنون در فاصله 1.6 کیلومتری از محل دقیق حفاری رها شده اند تا نقطه حفاری دست نخورده باقی بماند.

دریاچه السورث طولی برابر 14 کیلومتر دارد و عمق آن 150 متر تخمین زده شده است. دلیل دو مرحله ای شدن این پروژه کوتاه بودن تابستانهای قطبی است که محققان را تحت فشار زمانی قرار می دهد.

بر اساس گزارش دیسکاوری، در حال حاضر بیش از 400 دریاچه زیر صفحه ای در قطب جنوب کشف شده است و تیمی از روسیه نیز به زودی قصد دارند حفاری در یکی از این دریاچه ها در شرق قطب را آغاز کنند:






حقوق ۱۲هزار دلاری قطری‌ها به نخبگان پتروشیمی ایران

فارس : قطری‌ها به متخصصان ایرانی صنعت پتروشیمی که با سابقه ۱۰ تا ۱۵ سال کار حداکثر بین ۲ تا ۲.۵ میلیون تومان در ماه حقوق دریافت می‌کنند، پیشنهاد حقوق ماهانه ۱۲ هزار دلاری می‌دهند تا با توجه به نرخ برابری دلار و ریال، چشم صنعتگران ایرانی پتروشیمی به حقوقی ۷ تا ۱۰ برابری دوخته شود.

به گزارش فارس، واحدهای جدید پتروشیمی قطر در حالی در آستانه ورود به مرحله بهره‌برداری قرار گرفته‌اند که این واحدها از جمله بزرگترین پروژه GTL جهان (فرِآیند تولید فرآورده از گاز در این واحدها به دلیل تغییرات شیمیایی یک فرایند پتروشیمی محسوب می‌شود) یعنی GTL مروارید که توسط شرکت‌های چند ملیتی اجرایی شده‌اند با کمبود شدید نیروی انسانی متخصص برای اداره واحدهای خود مواجه شده‌اند.

به همین دلیل قطری‌ها که باید سال‌های زیادی برای تربیت نیروی انسانی متخصص صرف کنند به جای چنین کار پر زحمتی به سراغ ساده‌ترین روش برای تامین نیروی انسانی خود روی آورده‌اند چنانکه بر این اساس قطری‌ها تلاش می‌کنند نیروی انسانی توانا و با تجربه صنعت پتروشیمی ایران را با پیشنهاد حقوق‌ و مزایای نجومی به فعالیت در واحدهای پتروشیمی قطر ترغیب کنند.

بر اساس این گزارش قطری‌ها به متخصصان ایرانی صنعت پتروشیمی که با سابقه ۱۰ تا ۱۵ سال کار حداکثر بین ۲ تا ۲.۵ میلیون تومان در ماه حقوق دریافت می‌کنند، پیشنهاد حقوق ماهانه ۱۲ هزار دلاری می‌دهند تا با توجه به نرخ برابری دلار و ریال، چشم صنعتگران ایرانی پتروشیمی به حقوقی ۷ تا ۱۰ برابری دوخته شود.

بر اساس این گزارش قطری‌ها حتی زحمت خروج از ایران را نیز بر عهده کارکنان کارآزموده و متخصص ایرانی نمی‌گذارند و پس از مکاتبات الکترونیک اولیه خود به تهران می‌آیند و در یکی هتل‌های پایتخت ایران از جمله هتل (ه) مقدمات قرارداد، اقامت و ویزای صنعت‌مردان ایرانی پتروشیمی را فراهم می‌کنند تا در چشم بر هم زدنی، همه هزینه‌ای که قالبا از جیب ملت و به صورت تجربه انباشته برای نیروی انسانی ایرانی انجام شده است دود شده و نه به هوا که به جیب رقبای ایران برود.

جالب اینجا است که در کنار انفعال دستگاه‌های نظارتی و تصمیم‌گیر، شرکت‌های قطری در پایگاه‌های اینترنتی ایرانی به راحتی برای جذب نیرو تبلیغ می‌کنند.

این همه در حالی است که بسیاری از واحدهای پتروشیمی‌ ایران یا واگذار شده و یا در آستانه واگذاری قرار دارند و به راحتی امکان پرداخت منابع مالی بیشتر به کارکنان با تجربه و متخصص خود را فارغ از تنگناهای دولتی در اختیار دارند.

در عین حال پتروشیمی‌های قطر با توجه به منابع این کشور بیشتر بر پایه خوراک گاز بنا شده‌اند و پتروشیمی‌های گازی ایران نیز به دلیل تخفیف شدید در قیمت گاز خوراک با سودهای کلانی در سال‌های اخیر مواجه بوده‌اند که گاه تا نیمی از کل فروش آنها را شامل شده است و به دلیل این سود کلان آنها در زمینه در اختیار داشتن منابع مالی کافی حتی از میزان مورد نیازشان هم چندین برابر بیشتر است و توجیهی برای عدم رسیدگی کافی به نیروی انسانی متخصص خود ندارند.

چنین اتفاقی پیش از این نیز برای کارکنان متخصص نفتی کشور رخ داده است بگونه‌ای که به عنوان مثال متخصصان حفاری در پارس جنوبی پس از ۴ یا ۵ سال تجربه کار که هزینه آن از جیب ملت ایران پرداخت شده به راحتی تنها چند کیلومتر نقل مکان کرده و با حقوق‌های چند برابری حفاری قطری‌ها در پارس جنوبی را هدایت می‌کنند.

حال باید صبر کرد و دید که آیا بخش خصوصی ثروتمند ایران در صنعت پتروشیمی با همان روش دولتی‌ها نیروی انسانی توانمند و با تجربه خود را از دست می‌دهد یا برای حل این مشکل جدی به سرعت وارد عمل خواهد شد. به هر حال شکی نیست که اگر این روند بدون مشکل توسط قطری‌ها ادامه یابد (که نیت آنها هم همین است) مدت کوتاهی نخواهد گذشت که شاهد خالی شدن پتروشیمی‌های نوار ساحلی خلیج همیشه ایرانی فارس از نیروی متخصص ایرانی خواهیم بود.

۲۷ دی ۱۳۹۰

بهلول و ...

روزی هارون الرشید مبلغی به بهلول داد که بین فقرا و نیازمندان قسمت کند. بهلول وجه را گرفت و لحظه ای بعد آنرا به خلیفه بازگرداند.
هارون دلیل این امر را سوال کرد، بهلول گفت: هر چه فکر کردم از خلیفه محتاج تر و فقیرتر نیافتم. چرا که می بینم ماموران تو به ضرب تازیانه از مردم باج و خراج می گیرند و در خزانه ی تو می ریزند، از این جهت دیدم که نیاز تو از همه بیشتر است، لذا وجه را به خودت بازگرداندم

___________________________________________
فردی چند گردو به بهلول داد و گفت: بشکن و بخور و برای من دعا کن.

بهلول گردوها را شکست ولی دعا نکرد.

آن مرد گفت: گردوها را می خوری نوش جان، ولی من صدای دعای تو را نشنیدم!

بهلول گفت: مطمئن باش اگر در راه خدا داده ای خدا خودش صدای شکستن گردوها را شنیده است...!


___________________________________________
عاقبت ثروتمندان و فقیران از نظر بهلول

روزی بهلول در قبرستان بغداد کله های
مرده ها را تکان می داد ، گاهی پر از خاک
می کرد و سپس خالی می نمود.
شخصی از او پرسی:
بهلول ! با این " سر های مردگان " چه می کنی؟
گفت: می خواهم ثروتمندان را از فقیران و
حاکمان را از زیر دستان جدا کنم، لکن می بینم
همه یکسان هستند.

به گورستان گذر کردم صباحی
شنیدم ناله و افغان و آهی

شنیدم کله ای با خاک می گفت
که این دنیا، نمی ارزد به کاهی

به قبرستان گذر کردم کم و بیش
بدیدم قبر دولتمند و درویش

نه درویش بی کفن در خاک خفته
نه دولتمند ، برد از یک کفن بیش

___________________________________________
زندگی انسان ها از نظر بهلول
بهلول را پرسیدند:
حیات آدمی را در مثال به چه ماند؟
بهلول گفت: به نردبانی دو طرفه ،که
از یک طرف :
" سن بالا می رود " و از
طرف دیگر :
" زندگی پایین می آید ".

___________________________________________
نقطه مشترک انسان ها از نظر بهلولبهلول را پرسیدند:
انسانها در روی زمین ، در کدامین
چیز مشترکند ؟
گفت: در روی زمین ، چنین چیزی نتوان
یافت ،اما در زیر زمین :
" خاک سرد و تیره " ،
گورستان:
" مشترک " همه افراد بشر است....!!!!


___________________________________________
عقل و جنون از نظر بهلول
کسی بهلول را گفت:
تا چند می خواهی در جنون باشی ؟،
لحظه ای بخود آی و راه عقل در پیش
گیر.
بهلول گفت: این روز ها بدنبال عقل رفتن
خیلی:
" جنون" می خواهد...!!!!! "

___________________________________________روزی یكی از حامیان دولت از بهلول پرسید: تلخ‌ترین چیز كدام است؟
بهلول جواب داد: حقیقت!
آن شخص گفت: چگونه می‌شود این تلخی را تحمل كرد؟
بهلول جواب داد: با شیرینی فكر و تعقل!


___________________________________________
روزی بهلول، پیش خلیفه هارون الرشید نشسته بود. جمع زیادی از بزرگان خدمت خلیفه بودند . طبق معمول، خلیفه هوس كرد سر به سر بهلول بگذارد. در این هنگام صدای شیعه اسبی از اصطبل خلیفه بلند شد. خلیفه به مسخره به بهلول گفت: برو ببین این حیوان چه می گوید، گویا با تو كار دارد.
بهلول رفت. وقتی برگشت گفت: این حیوان می گوید: مرد حسابی حیف از تو نیست با این خر ها نشسته ای؟ زودتر از این مجلس بیرون برو. ممكن است كه خریت آنها در تو اثر كند



روزی بهلول به حمام رفت، ولی خدمتکاران حمام به او بی اعتنایی نمودند و آن طور که دلخواه بهلول بود او را کیسه ننمودند.
با این حال بهلول وقت خروج از حمام ده دیناری که به همراه داشت یک جا به استاد حمام داد.
کارگران حمامی چون این بذل و بخشش را بدیدند، همگی پشیمان شدند که چرا نسبت به او بی اعتنایی نمودند.
بهلول باز هفته دیگر به حمام رفت. ولی این دفعه تمام کارگران با احترام کامل او را شستشو نموده و بسیار مواظبت نمودند. ولی با اینهمه سعی و کوشش کارگران، بهلول به هنگام خروج فقط یک دینار به آنها داد.
خدمتکاران حمامی متغیر گردیده پرسیدند: سبب بخشش بی جهت هفته قبل و رفتار امروزت چیست؟
بهلول گفت:مزد امروز حمام را هفته قبل که حمام آمده بودم پرداختم و مزد آن روز حمام را امروز می پردازم تا شما ادب شده و رعایت مشتری های خود را بکنید !!!

--------------------------------------------------------------------------------

یک روز عربی ازبازار عبور میکرد که چشمش به دکان خوراک پزی افتاد از بخاری که از سر دیگ بلند میشد خوشش آمد تکه نانی که داشت بر سر آن میگرفت و میخورد !
هنگام رفتن صاحب دکان گفت تو از بخار دیگ من استفاده کردی وباید پولش را بدهی !!!
مردم جمع شدن مرد بیچاره که از همه جا درمانده بود بهلول را دید که از آنجا میگذشت از بهلول تقاضای قضاوت کرد ...
بهلول به آشپز گفت آیا این مرد از غذاي تو خورده است؟
آشپز گفت نه ولی از بوی آن استفاده کرده است.
بهلول چند سکه نقره از جیبش در آورد و به آشپز نشان داد وبه زمین ریخت وگفت : ای آشپز صداي پول را تحویل بگیر.
آشپز با کمال تحیر گفت :این چه قسم پول دادن است؟
بهلول گفت مطابق عدالت است : کسی که بوی غذا را بفروشد در عوض باید صدای پول دریافت کند !

--------------------------------------------------------------------------------

شخص تنبلي نزد بهلول آمده و پرسيد :
مي خواهم از كوهي بلند بالا روم مي تواني نزديكترين را ه را به من نشان دهي؟
بهلول جواب داد: نزديكترين و آسانترين راه : نرفتن بالاي كوه است !!!

***اصالت ذاتی***, نقل است که روزی شاه عباس


    نقل است که روزی شاه عباس کبیر در اصفهان به خدمت عالم زمانه " شیخ بهائی" رسید پس از سلام واحوالپرسی از شیخ پرسید : در برخورد با افراد اجتماع " اصالت ذاتی آنها برتر است یا تربیت خانوادگی شان " ؟ شیخ گفت : هر چه نظر حضرت اشرف باشد همان است ولی به نظر من " اصالت " ارجح است . و شاه بر خلاف او گفت : شک نکنید که " تربیت " مهم تر است ! بحث میان آن دو بالا گرفت و هیچیک نتوانستند یکدیگر را قانع کنند بناچار شاه برای اثبات حقانیت خود او را به کاخ دعوت کرد تا حرفش را به کرسی نشاند . فردای آن روز هنگام غروب شیخ به کاخ رسید بعد از تشریفات اولیه وقت شام فرا رسید سفره ای بلند پهن کردند ولی چون چراغ وبرقی نبود مهمانخانه سخت تاریک بود در این لحظه پادشاه دستی به کف زد و با اشاره او چهار گربه ، حامل شمع حاضر شدند وآنجا را روشن کردند ! درهنگام ِ شام ، شاه دستی پشت شیخ زد و گفت دیدی گفتم " تربیت " از " اصالت " مهم تر است ما این گربه های نا اهل را اهل و رام کردیم که این نتیجه اهميت " تربیت " است ! شیخ در عین اینکه هاج و واج مانده بود گفت من فقط به یک شرط حرف شما را می پذیرم و آن اینکه فردا هم گربه ها مثل امروز چنین کنند!!! شاه که از حرف شیخ سخت تعجب کرده بود گفت : این چه حرفیست فردا مثل امروز وامروز هم مثل دیروز!!! کار آنها اکتسابی است که با تربيت وممارست وتمرین زیاد انجام می شود ... ولی شیخ دست بردار نبود که نبود تا جایی که شاه عباس را مجبور کرد تا این کار را فردا تکرار کند . لذا شیخ فکورانه به خانه رفت . او وقتی از کاخ برگشت بیدرنگ دست به کار شد چهار جوراب برداشت و چهار موش بخت برگشته در آن نهاد... فردا او باز طبق قرار قبلی به کاخ رفت تشریفات همان و سفره همان و گربه های بازیگر همان . . . شاه که مغرورانه تکرار مراسم دیروز را تاکیدی بر صحت حرفهایش می دید زیر لب برای شیخ رجزمی خواند که در این زمان شیخ موشها را رها کرد که درآن زمان بود که هنگامه ای به پا شد : یک گربه به شرق دیگری به غرب آن یکی شمال واین یکی جنوب !!! واین بار شیخ گفت : شهریارا ! یادت باشد اصالت گربه موش گرفتن است گرچه " تربیت " هم بسیار مهم است ولی" اصالت " مهم تر ! يادت باشد با " تربيت" ميتوان گربه اهلي را رام و آرام كرد ولي هرگاه گربه موش را ديد به اصل و " اصالت " خود بر مي گردد و همان موجود نا اهل ونا آرام و درنده خو مي شود ! بهتر است دوباره سوال کنی، تا اینکه یک راه اشتباه بروی. مثل آلمانی

آیا...



آیا میدانستید که مادر و همسر گراهام بل مخترع تلفن هر دو ناشنوا بوده اند ؟

آیا میدانستید که روشنایی قرص کامل ماه ۹ برابر هلال ماه میباشد ؟

آیا میدانستید که یک خرس بالغ قادر است با سرعت یک اسب بدود ؟

آیا میدانستید که اسبها قادرند در حالت ایستاده بخوابند ؟

آیا میدانستید که کرگدنها قادرند سریعتر از انسانها بدوند ؟

آیا میدانستید که کانادا یک واژه هندی به معنی \"روستای بزرگ\" میباشد ؟

آیا میدانستید که ۱۰ درصد وزن بدن انسان (بدون آب) را باکتریها تشکیل میدهند ؟

آیا میدانستید که ۱۱ درصد جمعیت جهان را چپ دستان تشکیل میدهند ؟

آیا میدانستید که از هر ۱۰ نفر، یک نفر در سراسر جهان در جزیره زندگی میکند ؟

آیا میدانستید که ۹۸ درصد وزن آب از اکسیژن تشکیل یافته است ؟

آیا میدانستید که یک اسب در طول یک سال ۷ برابر وزن بدن خود غذا مصرف میکند ؟

آیا میدانستید که رشد دندانهای سگ آبی هیچگاه متوقف نمیگردد ؟

آیا میدانستید که قلب والها تنها ۹ بار در دقیقه میتپد ؟

آیا میدانستید که چیتا قادر است در حداکثر سرعت خود گامهایی به طول ۸ متر بر دارد ؟

آیا میدانستید که شامپانزه ها قادرند مقابل آینه چهره خود را تشخیص دهند اما میمونها نمیتوانند ؟

آیا میدانستید که عمر سنجاقکها تنها ۲۴ ساعت میباشد ؟

آیا میدانستید که مدت زمان گردش سیاره عطارد بدور خود دو برابر مدت زمان گردش آن بدور خورشید میباشد ؟

آیا میدانستید که کانگوروها قادرند ۳ متر به سمت بالا و ۸ متر به سمت جلو بپرند ؟

آیا میدانستید که قلب میگو در سر آن واقع است ؟

آیا میدانستید که دارکوب ها قادرند ۲۰ بار در ثانیه به تنه درخت ضربه بزنند ؟

آیا میدانستید که سالانه ۵۰۰ فیلم در امریکا و ۸۰۰ فیلم در هند ساخته می شود ؟

آیا میدانستید که آدولف هیتلر گیاهخوار بوده است ؟

آیا میدانستید که تمامی پستانداران به استثنای انسان و میمون کور رنگ میباشند ؟

آیا میدانستید که عمر تمساح بیش از ۱۰۰ سال میباشد ؟

آیا میدانستید که تمام قوهای کشور انگلیس جزو دارایی های ملکه انگلیس میباشند ؟

آیا میدانستید که موریانه ها قادرند تا ۲ روز زیر آب زنده بمانند ؟

آیا میدانستید که فیلها قادرند روزانه ۶۰ گالن آب و ۲۵۰ کیلو گرم یونجه مصرف کنند ؟

آیا میدانستید که بهترین و برترین گروه اینترنتی، پرشین استار است ؟

آیا میدانستید که جغدها قادر به حرکت دادن چشمان خود در کاسه چشم نمیباشند ؟

آیا میدانستید که 80 درصد امواج مایکرو ویو تلفنهای همراه بوسیله سر جذب میگردد ؟

آیا میدانستید که قد فضانوردان هنگامی که در فضا هستند ۵ تا ۷ سانتی متر بلندتر میگردد ؟

آیا میدانستید که بلژیک تنها کشوری است که فیلمهای غیر اخلاقی را سانسور نمیکند ؟

آیا میدانستید که موز پر مصرف ترین میوه کشور امریکا میباشد ؟

آیا میدانستید که در تمام انسانهای کره زمین ۹۹٫۹ درصد شباهت ژنتیکی وجود دارد ؟

آیا میدانستید که 98.5 درصد از ژنهای انسان و شامپانزه یکسان میباشند ؟

آیا میدانستید که قلب انسان بطور متوسط ۱۰۰ هزار بار در سال میتپد ؟

آیا میدانستید که لئوناردو داوینچی مخترع قیچی میباشد ؟

آیا میدانستید که سطح شهر مکزیک سالانه ۲۵ سانتی متر نشست میکند ؟

آیا میدانستید که در هر ۵ ثانیه یک کامپیوتر در سطح جهان به ویروس آلوده میگردد ؟

آیا میدانستید که اغلب مارها دارای ۶ ردیف دندان میباشند ؟

آیا میدانستید که ۹۰ درصد سم مارها از پروتئین تشکیل یافته است ؟

آیا میدانستید که موشهای صحرایی سالانه ۱/۳ منابع و ذخایر غذایی جهان را نابود میسازند ؟

آیا میدانستید که ۲/۳ آدم رباییهای جهان در کلمبیا به وقوع می پیوندد ؟

آیا میدانستید که ۲/۳ اعدامهای جهان در کشور چین بوقوع می پیوندد ؟

آیا میدانستید که سرود اصلی کشور یونان متشکل از ۱۵۸ بیت میباشد ؟

آیا میدانستید که تمساح ها قادرند آرواره های خود را با نیروی ۱۳۰۰ کیلو گرم ببندند ؟

آیا میدانستید که یک گاو بطور متوسط سالانه ۲ هزار و ۳۰۰ گالن شیر تولید میکند ؟

آیا میدانستید که سگهای شهری بطور متوسط ۳ سال بیشتر از سگهای روستایی عمر میکنند ؟

آیا میدانستید که در امریکا سالانه ۱۵ نفر بر اثر گاز گرفتگی توسط سگها جان خود را از دست میدهند ؟

آیا میدانستید که 70 درصد فقرای جهان را زنان تشکیل میدهند ؟

آیا میدانستید که نور خورشید ۸٫۵ دقیقه طول میکشد تا به زمین برسد ؟

آیا میدانستید که خودروسازی بزرگترین صنعت در جهان میباشد ؟

آیا میدانستید که در هر ۲ هفته یک زبان در جهان منقرض میگردد ؟

آیا میدانستید که پلنگها قادرند تا ارتفاع ۵ متری به بالا بپرند ؟

آیا میدانستید که خرگوش و طوطی تنها حیواناتی هستند که می توانند بدون برگشتن اشیاء پشت سر خود را ببینند ؟

آیا میدانستید که هر یک لیتر بنزین معادل بیســت و سه و نیم تــــن گیاهان مدفون شده در قرنها پیش است ؟

آیا میدانستید که زرافه تار صوتی ندارد و لال است و نمیتواند هیچ صدایی از خود در آورد ؟

آیا میدانستید که جنین بعد از هفته هفدهم خواب هم میتواند ببیند ؟

آیا میدانستید که گربه و سگ هر کدام پنج گروه خونی دارند و انسان چهار گروه ؟

آیا میدانستید که روباهها همه چیز را خاکستری می بینند ؟

آیا میدانستید که اسبها در مقابل گاز اشک آور مصون هستند ؟

آیا میدانستید که خورشید روزانه معادل صد و بیست و شش هزار میلیارد اسب بخار انرژی به زمین می فرستد ؟

آیا میدانستید که گرده گل هرگز فاسد نمی شود و از محدود مواد طبیعی است که تا زمان نا محدودی باقی می ماند ؟

آیا میدانستید که حس بویایی خرس تقریبا صد برابر قوی تر از انسان است ؟

آیا میدانستید که تا قرن پنجم میلادی متوسط عمر مردم اروپا از سی سال فراتر نمی رفت ؟

آیا میدانستید که هر ۵۰ ثانیه یک نفر در دنیا به بیماری ایدز مبتلا میشود ؟

آیا میدانستید که وزن اسکلت انسان بالغ سیزده تا پانزده کیلوگرم است ؟

آیا میدانستید که خرس قطبی هنگامی که روی دو پا می ایستد حدود سه متر است ؟

آیا میدانستید که زرافه میتواند با زبانش گوشهایش را تمیز کند ؟

آیا میدانستید که مغز فیزیکدان نابغه، آلبرت اینشتین پانزده درصد از حجم مغز انسان عادی بزرگتر بود ؟

آیا میدانستید که تنها چیزی که در اسید حل نمی شود الماس است ؟

آیا میدانستید که هنگام صحبت برای بیان هر کلمه هفتاد و دو ماهیچه به کار گرفته می شود ؟

آیا میدانستید که اگر تکثیر باکتری تا بیست و چهار ساعت ادامه یابد، توده دو تنی از یک باکتری بوجود می آید ؟

آیا میدانستید که یک میلیون سیاره به اندازه زمین در خورشید جای می گیرد ؟

آیا میدانستید که خرسها موجوداتی چپ دست هستند ؟

آیا میدانستید که ون گوگ در طول حیات خود تنها یکی از نقاشیهای خود را بفروش رساند ؟

آیا میدانستید که سریعترین پرنده شاهین است و میتواند با سرعت ۲۰۰ کیلومتر در ساعت پرواز کند ؟

نفس و عشق، دیو و پری

دکتر الهی قمشه ای می گوید: یکی از جذاب ترین تعبیرات "نفس و عشق"، قصه دیو و سلیمان است که از دیرباز در ادب پارسی به اشاره و تلمیح از آن یاد شده است.
 
قصه چنین است که سلیمان فرزند داود، انگشتری داشت که اسم اعظم الهی بر نگین آن نقش شده بود و سلیمان به دولت آن نام، دیو و پری را تسخیر کرده و به خدمت خود در آورده بود، چنانچه برای او قصر و ایوان و جام ها و پیکره ها می ساختند. این دیوان، همان لشکریان نفسند که اگر آزاد باشند، آدمی را به خدمت خود گیرند و هلاک کنند و اگر دربند و فرمان سلیمان روح آیند، خادم دولتسرای عشق شوند.
روزی سلیمان انگشتری خود را به کنیزکی سپرد و به گرمابه رفت. دیوی از این واقعه باخبر شد. در حال خود را به صورت سلیمان در آورد و انگشتری را از کنیزک طلب کرد. کنیز انگشتری به وی داد و او خود را به تخت سلیمان رساند و بر جای او نشست و دعوی سلیمانی کرد و خلق از او پذیرفتند (از آنجا که از سلیمانی جز صورتی و خاتمی نمی دیدند) و چون سلیمان از گرمابه بیرون آمد و از ماجرا خبر یافت، گفت سلیمان حقیقی منم و آنکه بر جای من نشسته، دیوی بیش نیست. اما خلق او را انکار کردند و سلیمان که به ملک اعتنایی نداشت و در عین سلطنت خود را "مسکین و فقیر " می دانست، به صحرا و کنار دریا رفت و ماهیگیری پیشه کرد.
دلی که غیب نمایست و جام جم دارد
ز خاتمی که دمی گم شود، چه غم دارد؟
اما دیو چون به تلبیس و حیل بر تخت نشست و مردم انگشتری با وی دیدند و ملک بر او مقرر شد، روزی از بیم آنکه مبادا انگشتری بار دیگر به دست سلیمان افتد، آن را در دریا افکند تا به کلی از میان برود و خود به اعتبار پیشین بر مردم حکومت کند. چون مدتی بدینسان بگذشت، مردم آن لطف و صفای سلیمانی را در رفتار دیو ندیدند و در دل گفتند:
که زنهار از این مکر و دستان و ریو
به جای سلیمان نشستن چو دیو
و بتدریج ماهیت ظلمانی دیو بر خلق آشکار شد و جمله دل از او بگردانیدند و در کمین فرصت بودند تا او را از تخت به زیر آورند و سلیمان حقیقی را به جای او نشانند که به گفته ی حافظ:
اسم اعظم بکند کار خود ای دل خوش باش
که به تلبیس و حیل، دیو سلیمان نشود
و
بجز شکر دهنی، مایه هاست خوبی را
به خاتمی نتوان زد دم از سلیمانی
و به زبان مولانا:
خلق گفتند این سلیمان بی صفاست
از سلیمان تا سلیمان فرق هاست
و در این احوال، سلیمان همچنان بر لب بحر ماهی می گرفت. روزی ماهی ای را بشکافت و از قضا، خاتم گمشده را در شکم ماهی یافت و بر دست کرد. سلیمان به شهر نیامد، اما مردم از این ماجرا باخبر شدند و دانستند که سلیمان حقیقی با خاتم سلیمانی، بیرون شهر است. پس در سیزده نوروز بر دیو بشوریدند و همه از شهر بیرون آمدند تا سلیمان را به تخت باز گردانند و این روز، بر خلاف تصور عامه، روزی فرخنده و مبارک است و به حقیقت روز سلیمان بهار است و نحوست آن کسی راست که با دیو بسازد و در طلب سلیمان از شهر بیرون نیاید.
و شاید رسم ماهی خوردن در شب نوروز، تجدید خاطره ای از یافتن نگین سلیمان و رمزی از تلاش انسان برای وصول به اسم اعظم عشق باشد که با نوروز و رستاخیز بهار همراه است و از همین روی، نسیم نوروزی نزد عارفان همان نفس رحمانی عشق است که از کوی یار می آید و چراغ دل را می افروزد:
ز کوی یار می آید نسیم باد نوروزی
از این باد ار مدد خواهی چراغ دل بیفروزی

یک کارگر معمولی

هیچ وقت عادت نداشته ام و ندارم موقعی که 2 نفر با هم گپ می زنند، گوش بایستم، ولی یک شب که دیروقت به خانه آمدم و داشتم از حیاط رد می شدم، به طور اتفاقی صدای گفت و گوی همسرم و کوچک ترین پسرم را شنیدم.
 
پسرم کف آشپزخانه نشسته بود و همسرم داشت با او صحبت می کرد. من آرام ایستادم و از پشت پرده به حرف های آنها گوش دادم.
ظاهراً چند تا از بچه ها در مورد شغل پدرشان لاف زده و گفته بودند که آنها از مدیران اجرایی بزرگ هستند و بعد از باب من پرسیده بودند که پدرت چه کاره است،
باب درحالی که سعی کرده بود نگاهش به نگاه آنها نیفتد، زیر لب گفته بود:
«پدرم فقط یک کارگر معمولی است.»
همسر خوب من منتظر مانده بود تا آنها بروند و بعد درحالی که گونه خیس پسرش را می بوسید، گفت:
«پسرم، حرفی هست که باید به تو بزنم.
تو گفتی که پدرت یک کارگر معمولی است و درست هم گفتی، ولی شک دارم که واقعاً بدانی کارگر معمولی چه جور کسی است، برای همین برایت توضیح می دهم.
در همه صنایع سنگینی که هر روز در این کشور به راه می افتند...
در همه مغازه ها، در کامیون هایی که بارهای ما را این طرف و آن طرف می برند...
هر جا که می بینی خانه ای ساخته می شود...
هر جا که خطوط برق را می بینی و خانه های روشن و گرم...
یادت نرود که کارگرها و متخحصصین معمولی این کارهای بزرگ را انجام می دهند! درست است که مدیران میزهای قشنگ دارند و در تمام طول روز، پاکیزه هستند.
این درست است که آنها پروژه های عظیم را طراحی می کنند... ولی برای آن که رؤیاهای آنها جامه حقیقت به خود بپوشند...
پسرم فراموش نکن که باید کارگرهای معمولی و متخصصین دست به کار شوند! اگر همه رؤسا، کارشان را ترک کنند و برای یک سال برنگردند، چرخ های کارخانه ها همچنان می گردد، اما اگر کسانی مثل پدر تو سر کارش نروند، کارخانه ها از کار می افتند. این قدرت زحمتکشان است. کارگرهای معمولی هستند که کارهای بزرگ را انجام می دهند.»
من بغضی را که در گلو داشتم، فرو بردم، سرفه ای کردم و وارد اتاق شدم. چشم های پسر من از شادی برق می زدند.
او با دیدن من از جا پرید و بغلم کرد و گفت:
«پدر! به این که پسر تو هستم، افتخار می کنم، چون تو یکی از آن آدم های مخصوصی هستی که کارهای بزرگ را انجام می دهند».

نامه ای به خدا

این ماجرای واقعی در مورد شخصی به نام نظرعلی طالقانی است که در زمان ناصرالدین شاه طلبه ای در مدرسه مروی تهران و فردی بسیار فقیر بود.
 
آن قدر فقیر که شب ها می رفت دور و بر حجره های طلبه ها می گشت و از توی آشغال های آنها چیزی برای خوردن پیدا می کرد. یک روز نظرعلی به ذهنش می رسد که برای خدا نامه ای بنویسد.
نامه او در موزه گلستان تهران تحت عنوان " نامه ای به خدا " نگهداری می شود.
مضمون این نامه:
بسم الله الرحمن الرحیم
خدمت جناب خدا!
سلام علیکم، این جانب بنده شما هستم.
از آن جا که شما در قرآن فرموده اید:
"و ما من دابه فی الارض الا علی الله رزقها": «هیچ موجود زنده ای نیست، مگر این که روزی او بر عهده من است.»،
من هم جنبنده ای هستم از جنبندگان شما روی زمین.
در جای دیگر از قرآن فرموده اید:
"ان الله لا یخلف المیعاد": «مسلما خدا خلف وعده نمی کند.»
بنابراین این جانب به چیزهای زیر نیاز دارم:
1 - همسری زیبا و متدین
2 – خانه ای وسیع
3 - یک خادم
4 - یک کالسکه و سورچی
5 - یک باغ
6 - مقداری پول برای تجارت
لطفا بعد از هماهنگی، به من اطلاع دهید.
مدرسه مروی، حجره شماره 16- نظرعلی طالقانی
و اما سرنوشت نامه...
نظرعلی بعد از نوشتن نامه با خودش فکر می کند که نامه را کجا بگذارد؟ می گوید:
«مسجد خانه خداست. پس بهتر است بگذارمش توی مسجد!»
می رود به مسجد امام در بازار تهران (مسجد شاه آن زمان) و نامه را در یک سوراخ قایم می کند. بعد با خودش می گوید:
«حتما خدا پیداش می کنه!».
او نامه را پنجشنبه در مسجد می گذارد. صبح جمعه ناصرالدین شاه با درباری ها می خواسته به شکار برود. کاروان او از جلوی مسجد می گذشته؛ از آن جا که به قول پروین اعتصامی،
«نقش هستی نقشی از ایوان ماست/ آب و باد و خاک سرگردان ماست»
ناگهان به اذن خدا باد تندی وزیدن می کند و نامه نظرعلی را روی پای ناصرالدین شاه می اندازد. ناصرالدین شاه نامه را می خواند و دستور می دهد که کاروان به کاخ برگردد.
او یک پیک به مدرسه مروی می فرستد و نظرعلی را به کاخ فرا می خواند. وقتی نظرعلی را به کاخ آوردند، دستور می دهد همه وزرایش جمع شوند. او می گوید:
«نامه ای که برای خدا نوشته بودند، ایشان به ما حواله فرمودند. پس ما باید انجامش دهیم.»
ناصرالدین شاه سپس دستور می دهد همه خواسته های نظرعلی یک به یک اجرا شوند.

آدمهايي كه بزرگ هستند

روزی روبرت دوونسنزو گلف باز بزرگ آرژانتینی، پس از بردن مسابقه و دریافت چک قهرمانی لبخند بر لب مقابل دوربین خبرنگاران وارد رختکن می شود تا آماده رفتن شود
پس از ساعتی، او داخل پارکینگ تک و تنها به طرف ماشینش می رفت که زنی به وی نزدیک می شود. زن پیروزیش را تبریک می گوید و سپس عاجزانه می افزاید که پسرش به خاطر ابتلا به بیماری سخت مشرف به مرگ است و او قادر به پرداخت حق ویزیت دکتر و هزینه بالای بیمارستان نیست.
ونسنزو تحت تاثیر حرفهای زن قرار گرفت و چک مسابقه را امضا نمود و در حالی که آن را در دست زن می فشرد گفت: برای فرزندتان سلامتی و روزهای خوشی را آرزو می کنم
یک هفته پس از این واقعه دوونسنزو در یک باشگاه روستایی مشغول صرف ناهار بود که یکی از مدیران عالی رتبه انجمن گلف بازان به میز او نزدیک می شود و می گوید: هفته گذشته چند نفر از بچه های مسئول پارکینگ به من اطلاع دادند که شما در آنجا پس از بردن مسابقه با زنی صحبت کرده اید. می خواستم به اطلاعتان برسانم که آن زن یک کلاهبردار است. او نه تنها بچه مریض و مشرف به مرگ ندارد، بلکه ازدواج هم نکرده. او شما را فریب داده، دوست عزیر!
دو ونسزو می پرسد: منظورتان این است که مریضی یا مرگ هیچ بچه ای در میان نبوده است؟
بله کاملا همینطور است
دو ونسزو می گوید: در این هفته، این بهترین خبری است که شنیدم

۲۶ دی ۱۳۹۰

اخبار جديد از دنياي حافظه هاي فلش مدرن

حافظه فلش Aegis، حافظه امنیتی شرکت آپریکورن

:: اخبار جديد از دنياي حافظه هاي فلش مدرن ::


مطمئنا حافظه فلش Aegis شرکت آپریکورن در نگاه اول مانند ریموت درب‌بازکن پارکینگ می‌ماند اما مطمئنا با توجه به کارایی این فلش شما مطمئنا توجهی به ظاهر آن نخواهید کرد چرا که این فلش دارای فناوری رمزگذاری ۲۵۶ بیتی نیروهای نظامی است.

Aegis دارای حافظه ذخیره‌سازی اطلاعات ۱۶ گیگابایتی است و به فناوری انتقال داده USB 2.0 مجهز است.

قاب آلومینیومی این فلش ضدآب بوده و تجهیزات سخت‌افزاری نگهداری داده در این فلش توسط یک لایه ترکیبی فوق‌العاده سخت اپوکسی محافظت می‌شود که تنها را دستیابی به آن شکستن قاب بیرونی و لایه محافظ آن است (چیزی در حد غیرممکن..!)

:: اخبار جديد از دنياي حافظه هاي فلش مدرن ::


محتویات داده این فلش تماما توسط فناوری رمزگذاری سخت‌افزاری ۲۵۶ بیتی AES 256-bit CBC با قابلیت رمزگذاری ۷ تا ۱۵ رقمی رمزگذاری شده‌اند.

این حافظه فلش با سیستم‌عامل‌های ویندوز، مک و لینوکس سازگاری کامل داشته و نیازی به نصب درایور بر روی هیچکدام از این سیستم عامل‌ها نیست.

سیستم این حافظه فلش همچنین اجازه تعیین صاحب اصلی حافظه (ادمین) و همچنین تعریف کاربران و تعیین رمزهای عبور و سطح دسترسی متفاوت برای آنها را می‌دهد.

در همین حال برای روز مبادا یک دکمه ریست کلی برای ریست رمز عبور کلیه کاربران و ادمین اصلی و پاک‌کردن کل داده‌ها و اطلاعات و رمزگذاری داده قرار داده شده است.

:: اخبار جديد از دنياي حافظه هاي فلش مدرن ::


این حافظه ۱۶ گیگابایتی از سوی شرکت آپریکورن به قیمت ۱۲۵ دلار ناقابل عرضه شده و البته در دو اندازه دیگر ۴ و ۸ گیگابایتی نیز در دسترس است.



Victorinox حافظه فلش ۱ ترابایتی ساخت!

:: اخبار جديد از دنياي حافظه هاي فلش مدرن ::


این حافظه فلش که به بمب خبری CES تبدیل شده است، برای افرادی طراحی شده که قصد ندارند هیچ وقت، هیچ فایلی را از روی کول دیسک خود پاک کنند.

Victorinox سازنده این فلش SSD یک ترابایتی است که فضای کافی برای ذخیره یک تریلیون کتاب را دارد.

به گزارش پایگاه خبری فناوری اطلتاعات برسام و به نقل از ZoomIT،این فلش نسبت به ابعادش کوچک اش بیشترین ظرفیت را بین رقبای خود دارد.

:: اخبار جديد از دنياي حافظه هاي فلش مدرن ::


البته حافظه فلش Victorinox از نظر ابعاد از مموری استیک های دیگر ساخت این شرکت، کمی بزرگتر است اما ابعاد این فلش مموری آنقدر کوچک است که به راحتی در جیب جا شود.

سرعت خواندن اطلاعات در Victorinox برابر ۲۲۰MB/s و سرعت نوشتن اطلاعات در آن نیز ۱۵۰MB/s است. به این ترتیب این حافظه فلش را می توان سریعترین حافظه فلش دنیا نیز دانست.

این کول دیسک با پورت های USB 2.0, USB 3.0 و eSata سازگار است و به راحتی به انواع مختلف ابزارهای الکترونیکی متصل می شود.

جالب است بدانید که نمایشگر LCD تک رنگ این فلش مموری علاوه بر نمایش میزان فضای خالی آن، قادر به نمایش یک پیغام سفارشی و یا یک عکس با کیفیت پایین نیز می باشد.

از آنجایی که ظرفیت بالا هزینه بالایی نیز دارد، نمی توان انتظار قیمت پایین برای این حافظه فلش داشت.

Victorinox قرار است این حافظه فلش را در قالب های مختلف به عنوان مثال به همراه چاقو سفری در سال جاری و با قیمت حدود ۳ هزار دلار وارد بازار کند.



حافظه‌ی فلش با مکانیسم خودنابودگر

:: اخبار جديد از دنياي حافظه هاي فلش مدرن ::


ویکتورینوکس، سازنده چاقوی ارتشی سوییسی افسانه‌یی، حافظه USB فوق مطمئن جدیدی عرضه کرده که دارای یک مکانیسم خودنابودگر است.

به گزارش ایسنا این حافظه فلش که “ویکتورینوکس سکور” نام دارد، درایو USB جدیدی است که در ظرفیت‌های هشت، ۱۶ و ۳۲ گیگابایت و با قیمت‌های ۷۵ تا ۲۷۰ دلار عرضه می‌شود و علاوه بر مکانیسم خودنابودگری دارای تدابیر امنیتی متنوعی از جمله تشخیص اثر انگشت و حسگر حرارتی است.

دستگاه ویکتورینوکس نخستین USB مطمئن نیست و پیش از این محصولات سان دسک کروزر و کینگستون تکنولوژی دیتاتراول ولت پرایوسی به بازار عرضه شده‌اند اما هیچ‌کدام امکانات امنیتی اضافی حافظه فلش جدید را ندارند.

سازنده این فلش درمورد مکانیسم خودنابودگر توضیحی نداده و تنها عنوان کرده در صورتی که کسی بخواهد به‌زور این حافظه را باز کند، موجب می‌شود این مکانیسم CPU و تراشه حافظه را بسوزاند.ویکتورینوکس، سازنده چاقوی ارتشی سوییسی افسانه‌یی، حافظه USB فوق مطمئن جدیدی عرضه کرده که دارای یک مکانیسم خودنابودگر است.



رایانه ای دراندازه یک حافظه فلش

:: اخبار جديد از دنياي حافظه هاي فلش مدرن ::


شرکت نروژی FXI به تازگی نمونه ای ابتدایی از رایانه ای قابل حمل را به نمایش گذاشته که بیشتر به یک حافظه USB شباهت دارد، اما از سیستم عامل و تمامی برنامه های جانبی یک رایانه برخوردار است.

به گزارش پایگاه خبری فناوری اطلاعات برسام و به نقل از مهر، این رایانه جیبی که به دلیل وزن ۲۱ گرمی اش “پشمک” نامیده می شود می تواند تمامی وظایف یک رایانه را به عهده بگیرد. در واقع این رایانه قابل حمل کوچک می تواند هر تلویزیون، لپ تاپ و یا تلفن را به پایانه ای برای سیستم عامل اندرویدی خود تبدیل کند.

این رایانه که از بدنه بسیار کوچکی برخوردار است به CPU دو هسته ای ۱٫۲ گیگاهرتزی سامسونگ مجهز است، از بلوتوث و وای-فای برخوردار بوده و می توان خروجی HDMI و درگاه کارت microSC را بر روی آن مشاهده کرد.

زمانی که این ابزار به یک تلویزیون وصل می شود، می توان از سر HDMI آن برای تصایر ویدیویی، از USB آن برای تامین انرژی و از بلوتوث آن برای اتصال صفحه کلید و ماوس به منظور کنترل سیستم عامل استفاده کرد. این رایانه می تواند تا ۱۰۸۰ پیکسل خروجی داشته باشد و از این رو حتی نمایشگرهای تمام HD نیز می توانند سیستم عامل از پیش تنظیم شده آندروید ۲٫۳ رایانه را در وضوح اصلی و واقعی آن به نمایش بگذارند.

زمانی که این رایانه به یک رایانه مک یا رایانه خانگی وصل می شود به عنوان درایور USB شناخته می شود از این رو کاربر باید نرم افزار درون آن را فعال کرده و از محیط اندرویدی آن درون محیط ویندوز یا دیگر سیستمهای عامل استفاده کند. حتی امکان انتقال پوشه های اطلاعاتی از سیستم عامل رایانه اصلی به محیط آندرویدی رایانه جیبی وجود دارد.

هدف از ساخت این رایانه کوچک اندرویدی فراهم آوردن رایانه ای است که استفاده از آن بر روی هر ابزار و در هر مکانی ممکن باشد. به این شکل کاربر می تواند سیستم عامل و برنامه های جانبی متناسب با نیازهایش را در ابعاد یک حافظه USB همواره همراه داشته باشد.

محققان شرکت FXI می گویند در آینده امکان در اختیار داشتن نسخه های لینوکسی و ویندوزی این رایانه کوچک نیز فراهم آمده و رایانه “Cotton Candy” یا همان “پشمک” در آینده به USB 3 و پردازشگرهای سریعتر مجهز خواهد شد. احتمال داده می شود قیمت این ابزار در حدود ۲۰۰ دلار باشد و به عنوان رایانه ای جانبی با استقبال گسترده ای مواجه شود.

چگونه می توان شخصی را از یک مرگ حتمی نجات داد ؟

در یک گاردن پارتی خانم ژولی پایش به سنگی خورد
وبا پشقاب غذا در دستش به زمین خورد، علت زمین
خوردنش کفش جدید ش بود که هنوز به آن عادت نکرده بود.
دوستان کمک کرده و او را از زمین بلند و بر نیمکتی
نشاندند و جویای حالش شدند.جواب داد حالش خوب است وناراحتی ندارد.

مهماندار پشقاب جدیدی با غذا به ایشان داد.
خانم ژولی بعد از ظهر خوبی را به اتفاق دوستانش گذراند
و بسیار راضی به اتفاق همسرش به خانه برگشت.
چند ساعت بعد همسر ژولی به دوستانی که در
گاردن پارتی بودند تلفن کرد و اطلاع داد که
ژولی را به بیمارستان برده اند.

خانم ژولی در ساعت 18 همان روز در بیمارستان
فوت کرد و پزشگان علت مرک را سکته مغزی
تشخیص دادند.

چند لحظه از وقت خود را به مطالبی که در پی می آیند معطوف کنید، شاید روزی شما با چنین اتفاقی برخورد کنید و بتوانید زندگی شخصی را نجات دهید.

یک متخصص اعصاب (نرولوگ ) می گوید
بعد از یک ضربه مغزی که منجر به خون ریزی رگی در ناحیه مغز شده،اگر شخص ضربه دیده را در زمانی کمتر از سه ساعت به بیمارستان برسانند امکان بر طرف کردن حادثه و نجات شخص بسیار زیاد است. ولی همواره باید قادر به تشخیص حادثه
بود و این عمل بسیار ساده است.

پزشک متخصص می گوید مهمترین وظیفه تشخیص حادثه خون ریزی مغزی است و بعد از تشخیص و قبل از سه ساعت باید شخص را به پزشک رساند.

متخصص می گوید یک شاهد حادثه با آشنا بودن به علائم خون ریزی مغزی می تواند با سه سئوال ساده از مریض به سهولت او را نجات دهد.
اگر در آن گاردن پارتی یک نفر سئوالهای زیر را از ژولی کرده بود حتما“ ژولی زیبا و جوان اکنون زنده بود.
1 ــ از بیمار یا شخص ضربه مغزی خورده بخواهید به خندد.
2 ــ از بیمار یا شخص ضربه خورده بخواهید دو دستش را بالا نگه دارد.
3 ــ از بیمار یا شخص ضربه خورده بخواهید یک جمله ساده را تکرار کند.

مثلا“ بگوید خورشید در آسمان بسیار خوب می درخشد.

اگر بیمار یا شخص ضربه خورده قادر به انجام یکی از این کارها نباشد باید فوری اورژانس را خبر کرده و بیمار را به بیمارستان منتقل کرده و به مسئول مربوطه عدم اجرای یک یا چند اعمال فوق را اطلا ع داده تا ایشان پزشک را در جریان گذارد

۲۵ دی ۱۳۹۰

پرواز زاغ ها

امیر قطر خطاب به حاظرین در یک اجلاس: در این منطقه خلیج فارسی نداریم !!!
----
غم قفس به کنار، آنچه عقاب را میکشد پرواز زاغ های بی سر و پا است ! 

جلوگیری و درمان پوکی استخوان

جلوگیری و درمان پوکی استخوان
پوکی استخوان یا بیماری خاموش چهارمین عامل مرگ و میر در جهان شناخته شده و از هر ۴ زن بالای ۲۵ سال ۱ نفر مبتلاست….
برای آشنایی با ساده ترین راه برای جلوگیری و درمان پوکی استخوان ادامه مطلب را مطالعه نمایید.

اخیراً یک درمان ساده و عالی برای آن پیدا شده، این راه حل نتیجۀ ۷ ماه تحقیق در بیمارستان بقیه الله اعظم است. هر روز صبح ناشتا ۳ قاشق مرباخوری پودر سنجد (شامل پوست، گوشت و هسته) را در یک لیوان شیر داغ زده و نوش جان کنید. از عطاری های مطمئن فقط این پودر را خریده و در یخچال نگه داری کنید.

گوریل و زن

گوریل و زن
زن و شوهري تو يک روز بهاري به باغ وحش ميرن و به تماشاي حيوانات باغ وحش سرگرم ميشن تا اينکه به قفس گوريل ها ميرسن...
از اونجايي که وسط هفته بود و باغ وحش هم خلوت بود مرد به زنش ميگه که کمي سر به سر گوريل ها بزاره , زن ميگه چطوري ؟ مرد بهش ميگه برو جلوي قفس اون گوريل نري که از همه بزرگتره و کمي پر و پاچتو
بهش نشون بده زن هم قبول ميکنه و کمي دامنش رو ميده بالا و گوريل با ديدن اين صحنه هيجانزده ميشه , شوهره ميگه حالا بيشتر تحريکش کن و بلوزت رو بده پایین زن بعد از اينکه اين کارو ميکنه گوريل شروع ميکنه از اين وَرو اون وَر قفس رفتن و جيغ کشيدن , پيشنهاد بعدي مرد اينه که زنش دامنش رو کاملا بالا ببره تا گوريل به شدت تحريک بشه , گوريل با ديدن صحنه اي که زن براش خلق کرده بود ديگه کاملا از حالت عادي خارج شده بود و جيغهاي ممتدي ميکشيد در اين لحظه مرد زنش رو ميگيره ، در قفس رو باز ميکنه ،زنش رو به داخل هل ميده و بهش ميگه :
حـــــــــالا به گوريل بگو که سرم درد ميکنه و حوصله ندارم !!!






































آیا می دانستید چرا پشت سر مسافر آب بر زمین می ریزند؟

هرمزان در سمت فرمانداری خوزستان انجام وظیفه می‌كرد. هرمزان كه یكی از فرمانداران جنگ قادسیّه بود. بعد از نبردی در شهر شوشتر و زمانی كه هرمزان در نتیجه خیانت یك نفر با وضعی ناامید كننده روبرو شد، نخست در قلعه‌ای پناه گرفت و به ابوموسی اشعری، فرمانده تازیها آگاهی داد كه هر گاه او را امان دهد، خود را تسلیم وی خواهد كرد. ابوموسی اشعری نیز موافقت كرد از كشتن او بگذرد و وی را به مدینه نزد عمربن الخطاب بفرستد تا خلیفه درباره او تصمیم بگیرد. با این وجود، ابوموسی اشعری دستور داد، تمام 900 نفر سربازان هرمزان را كه در آن قلعه اسیر شده بودند، گردن بزنند.

پس از اینكه تازیها هرمزان را وارد مدینه كردند، ... لباس رسمی هرمزان را كه ردائی از دیبای زربفت بود كه تازیها تا آن زمان به چشم ندیده بودند، به او پوشاندند و تاج جواهرنشان او را كه «آذین» نام داشت بر سرش گذاشتند و ویرا به مسجدی كه عمر در آن خفته بود، بردند تا عمر تكلیف هرمزان را تعیین سازد. عمر در گوشه‌ای از مسجد خفته و تازیانه‌ای زیر سر خود گذاشته بود. هرمزان، پس از ورود به مسجد، نگاهی به اطراف انداخت و پرسش كرد: «پس امیرالمؤمنین كجاست؟» تازیهای نگهبان به عمر اشاره‌ای كردند و پاسخ دادند: «مگر نمی‌بینی، آن امیرالمؤمنین است.»

... سپس عمر از خواب برخاست. عمر نخست كمی با هرمزان گفتگو كرد و سپس فرمان داد، او را بكشند.

هرمزان درخواست كرد، پیش از كشته شدن به او كمی آب آشامیدنی بدهند. عمر با درخواست هرمزان موافقت كرد و هنگامی كه ظرف آب را به دست هرمزان دادند، او در آشامیدن آب درنگ كرد. عمر سبب این كار را پرسش نمود. هرمزان پاسخ داد، بیم دارم، در هنگام نوشیدن آب، مرا بكشند. عمر قول داد تا آن آب را ننوشد، كشته نخواهد شد. پس از اینكه هرمزان از عمر این قول را گرفت، آب را بر زمین ریخت. عمر نیز ناچار به قول خود وفا كرد و از كشتن او درگذشت. این باعث بوجود آمدن فلسفه ای شد که با ریختن آب بر زمین، یعنی زندگی دوباره به شخصی داده می شود تا مسافر برود و سالم بماند

داستانی پندآموز

پدر و پسری داشتند در کوه قدم میزدند که ناگهان پای پسر به سنگی گیر کرد.

به زمین افتاد و داد کشید: آآی ی ی ی!

صدایی از دور دست آمد: آآی ی ی ی!

پسرک با کنجکاوی فریاد زد: کی هستی؟

پاسخ شنید: کی هستی؟

پسرک خشمگین شد و فریاد زد: ترسو!

باز پاسخ شنید: ترسو!

پسرک با تعجب ازپدرش پرسید: چه خبر است؟

پدر لبخندی زد و گفت: پسرم خوب توجه کن.... و بعد با صدای بلند فریاد زد: تو یک قهرمان هستی!

صدا پاسخ داد: تو یک قهرمان هستی!

پسرک باز بیشتر تعجب کرد.پدرش توضیح داد: مردم میگویند که این انعکاس کوه است ولی این در حقیقت انعکاس زندگی است.

هر چیزی که بگویی یا انجام دهی،زندگی عینا" به تو جواب میدهد؛ اگر عشق را بخواهی، عشق بیشتری در قلب بوجود می آید واگر به دنبال موفقیت باشی، آن را حتما بدست خواهی آورد. هر چیزی را که بخواهی، زندگی همان را به تو خواهد داد!

آلبرت انيشتين : زندگي مثل دوچرخه سواري مي مونه ، واسه حفظ تعادلت هميشه بايد در حركت باشي ...

سه معمايی كه مايكروسافت نمیتواندحل كند!!!

1. هند کشف کرد که هیچ کس نمیتواند پوشه ای به نام CON را درهیچ قسمتی از کامپیوتر ایجاد کند. این چیزی خیلی عجیب... و باور نکردنی است.

در مایکروسافت ، کل تیم نمی توانند پاسخ چنین اتفاقی را بدهند!!

همین حالا امتحان کنید،فولدری به نام CON را نمیتوانید ذخیره کنید.

پاسخ کارشناس۱: شايد خاطر نام های رزرو شده است مثلا دستور Copy Con داس كه براي كپي كردن بود!



.2یک فایل تکست خالی باز کنید(کلیک راست،new text document) سپس متن Bush hid the facts را تایپ کرده و آنرا ذخیره کنید. پنجره را بسته و دوباره باز کنید.شکلی عجیب خواهید دید!!:surprised :

پاسخ كارشناس١: شايد بخاطر نوع انكودينگ (Encoding) نرم افزار Notepad باشد!



.3موضوعی جالب و باور نکردنی که توسط برزیلیها کشف شد.

مایکروسافت ورد را باز کرده و عبارت زیر را تایپ کرده و دکمه اینتر را بزنید و سپس مشاهده کنید

=rand (200, 99)

پاسخ كارشناس١: اين تابعي نهفته در نرم افزار ورد است كه جملات تصادفي را توليد مي كند. اولي تعداد پاراگراف ها و دومي تعداد جملات هر پاراگراف است. يعني اين فرمول 200 پاراگراف هر كدام با 99 جمله را كه صدها صفحه مي شود توليد مي كند.

کاپیتان شهبازی رو که یادتونه؟

کاپیتان شهبازی رو که یادتونه؟
همون خلبان ماهری که هواپیما رو بدون چرخ جلو نشوند تو مهر آباد....
حالا ایشون تو سایت خودش یک بیانیه صادر کرده مبنی بر پایان بخشیدن به تحریم فروش هواپیما به ایران .این بیانیه رو چون میخواد به دست سازمانهای حقوق بشر برسونه ،از همه ایرانیها در خواست کرده تا به سایتش برن و در همون صفحه اصلی که بیانیش قرار گرفته در انتهای صفحه یک قسمتی با عنوان SIGN و VOTE برای کلیک کردن ...جهت نشون دادن موافقت با این بیانیه قرار داده و لازمه که تعداد هرچه بیشتری از انسانها این کار رو انجام بدن .
بیشتر از 30 ثانیه هم طول نمیکشه
دوستان حتما یه سری به این سایت بزنید و لطفا این مطلب رو به اشتراک بگذارید که همه بدونن چه کار بزرگی داره صورت میگیره و تو این راه ما رو حمایت کنند ...



سایت شخصی کاپیتان هوشنگ شهبازی

http://www.capt-shahbazi.com/



//////////////