۲۰ مهر ۱۳۹۲

ابهامات بی پاسخ در مرگ قهرمان جودوی ایران

خبر درگذشت کاظم ساریخانی قهرمان جودوی آسیا و نفر پنجم المپیک سیدنی، از سوی برخی رسانه‌ها با ابهاماتی مواجه است. ضایعه مغزی، دلیل مرگ ناگهانی این ورزشکار ۳۷ ساله عنوان شده.
او پنج سال قبل با توافق فدراسیون‌های جودوی ایران و عربستان راهی این کشور شد تا تحولی در جودوی این کشور پدید بیاورد. اما یک درگیری در همان نخستین ماه فعالیتش که معمای مرگ ساریخانی نیز در آن نهفته است، باعث شد خیلی زود به ایران بازگردانده شود.
ساریخانی در همان مقطع به خبرگزاری مهر گفت در عربستان عده‌ای که مخالف حضورش در این کشور بوده‌اند، با هجوم به محل اقامتش ضمن ایجاد نزاع، آمپولی را به او تزریق کرده‌اند که منجر به بیهوشی او شده. ساریخانی وقتی چشم باز می‌کند، خودش را در بیمارستان روانی تهران می‌بیند.
سکوت مسئولین ورزش ایران
او سه سال بستری بوده. خانواده‌اش قصد طرح موضوع و شکایت از فدراسیون جودوی عربستان را داشتند اما مسئولان فدراسیون ایران مانع شده و اعلام کردند که زندگی ساریخانی را تامین خواهند کرد. فدراسیون جودو اطلاع رسانی دقیقی درباره این موضوع انجام نداد. جزئیات پرونده پزشکی ساریخانی هم منتشر نشده است اما متن مصاحبه‌های انتقاد آمیز قهرمان ملی که ناگهان «بیمار روانی» شد، در آرشیو خبرگزاری‌ها قرار دارد.
او با انتقاد مکرر نسبت به فراموشی موضوع از سوی مسئولان می‌گفت: «دیگر کسی من را نمی‌شناسد. درخشان و امینی (مسئولان وقت فدراسیون) من را به عربستان اعزام کردند و اجازه ندادند تا موضوع را از طریق قانونی پیگیری کنم. حالا چه کسی حق من را می دهد؟»
طی این مدت، مسئولین فدراسیون جودو تغییر کردند، فدراسیون‌های جدید هم با مشکلاتی مانند پناهندگی وحید سرلک ستاره تیم ملی به آلمان، سقوط هواپیمای حامل تیم ملی نوجوانان و مرگ دلخراش اعضای این تیم، افشای تقلب گسترده در رده‌های سنی پایه، همچنین کسب نتایج ضعیف در تمام رده‌های سنی مواجه بود. لابلای این اتفاقات و ناکامی‌ها، کاظم ساریخانی هم از یادها رفت.
رانندگی در یزد
مردی که از نخستین مربیان جودوی ایرانی شاغل در خارج از کشور بود، پس از سه سال درمان به خاطر مخارج سنگین زندگی در تهران و عدم حمایت مسئولین، از تهران به یزد کوچید تا نزد قوم و خویش همسرش زندگی کند.

در حالیکه پزشک معالجش او را از کار و فعالیت منع کرده بود، در آژانس رانندگی می‌کرد تا خرج زندگی خانواده‌اش را تامین کند.

او به ایسنا گفت چند بار به وزیر ورزش نامه داده‌، درخواست وقت ملاقات و پیگیری مشکلاتش را داشته اما ترتیب اثری داده نشده. به همین خاطر «خانواده‌ام هم در این سال‌ها به واسطه بیماری من بیمار شده‌اند. نه تنها همسر و فرزندم، بلكه پدر و مادرم و دیگر نزدیكانم همه بیمار شده‌اند. من ۲۲ مدال برای این كشور گرفته‌ام، اما متاسفانه كسی جوابگو نیست و به وضعیت من رسیدگی نمی‌كند.»

۲۴ ساعت بازداشت
وقتی خبر بی توجهی «صندوق حمایت از قهرمانان» نسبت به مشکلات ساریخانی منتشر شد، محمدعلی رستگار سرپرست فدراسیون جودو به ایسنا گفت: «ساریخانی را دوست دارم. از هر كمكی كه در چارچوب قانون باشد دریغ نخواهم كرد. ماجرا را پیگیری كردم. تلاش می‌‌كنیم بتواند تجربیاتش را در لیگ به باشگاه‌ها انتقال دهد و از او حمایت لازم را می‌كنیم.»
اما پیگیری‌ها نتیجه بخش نبود و اغلب وعده‌ها نیز سرانجامی داشت. وقتی ساریخانی برای ملاقات با مدیر عامل این صندوق، دنبال گرفتن وقت ملاقات بود و با پاسخ منفی مواجه می‌شد، در دفتر محل اداره صندوق با مسئولینش مشاجره می‌کند.
آنها با نیروی انتظامی تماس می‌گیرند و ساریخانی ۲۴ ساعت در بازداشت بود. او پس از آنكه بیمارستان محل درمانش نوع بیماری او و مصرف داروهای اعصاب را تایید کرد، توانست از بازداشتگاه خارج شود. گرچه این تنش‌ها، فقط یک سال بعد او را از پا در آورد.

اعتیاد


اعتیاد

اعتیاد به مواد مخدر


آنچه شیر را کند روبه مزاج اعتیاد است اعتیاد است اعتیاد !!!!


محکوم به زندگی



روزمرگی تکراری که اکثرا ناشی از عدم وجود موقعیت برای ابراز وجود آزادانه می باشد .


علی شافعی

گـلواژه های مانـدگار از دیـدگاه بـزرگان

























نیایشگاه «آدریان» در تهران +عکس

تابناک: نیایشگاه آدریان در شهر تهران واقع شده است. بنای معبد آدریان مربوط به دوره قاجار است و این اثر در سال ۱۳۸۱ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.سنگ بنای معبد آدریان در سال ۱۲۹۳ خورشیدی با حضور کیخسرو شاهرخ، ریاست وقت انجمن زرتشتیان تهران پایه گذاری شد و ساخت آن در سال ۱۲۹۶ خورشیدی به پایان رسید.





























۱۹ مهر ۱۳۹۲

قتل وحشیانه و غیر انسانی چه گوارا +عکس

جام جم آنلاین: 46سال پیش در روز 8 اکتبر سال 1967 میلادی ارنستو رافائل دولا سرنا مشهور به چه گوارا انقلابی مشهور در یک توطئه سازمان سیا به اسارت نیروهای ارتش بولیوی درآمد و یک روز بعد در 9 اکتبر به شیوه ای وحشیانه و غیر انسانی به قتل رسید.

ارنستو رافائل دولا سرنا معروف به چه گوارا در روز 14 ژوئن سال 1928 میلادی در شهر روزاریو آرژانتین متولد شده بود. او سنین نوجوانی را در شهر کوردوبا سپری کرد ، سپس در دانشگاه بوینس آیرس در رشته پزشکی فارغ التحصیل شد.

در سال 1951 میلادی ، ارنستو پس از اخذ مدرک پزشکی دست به سفری در کشورهای آمریکای لاتین زد که چندین ماه به طول انجامید و در این سفر با فقر و فلاکتی که در منطقه حکم فرما بود ، آشنا شد.


ارنستو چه گوارا در سال 1955 میلادی در شهر مکزیکو با فیدل کاسترو ملاقات کرد.

فیدل کاسترو در آن هنگام جنبش 26 ژوییه یا M26 با اشاره به نام خوزه مارتی را تدارک می دید.


ارنستو جزو 82 مردی بود که در سال 1956 میلادی با فیدل کاسترو به کوبا رفتند و فقط 12 نفر آنها موفق به بازگشت شدند.

از آن پس آنها جنگ چریکی علیه رژیم دیکتاتوری فولخنسیو باتیستا ، رئیس جمهور کوبا و مترسک دست نشانده آمریکا را آغاز کردند.

در این نبرد نابرابر از نظر تعداد سرانجام این مورچه بود که در مقابل فیل پیروز شد.


پس از سقوط رژیم دیکتاتوری باتیستا و قبل از ورود پیروزمندانه کاسترو ، چه گوارا و یارانشان به شهر هاوانا ، باتیستا فرار کرد و به جمهوری سن دومینگو پناهنده شد.

در ابتدای انقلاب کوبا ، ارنستو چه گوارا یکی از مقامات اصلی دولت کوبا بود ، سفیر ، رئیس بانک مرکزی ، وزیر صنایع.اما چه گوارا مردی نبود که علاقه ای به پشت میزنشینی و فرمان دادن داشته باشد.

در سال 1965 میلادی ، چه گوارا با تعدادی داوطلب کوبایی برای گسترش انقلاب ، کوبا را ترک کرد.او ابتدا به کنگو رفت و در آنجا با لوران دزیره کابیلا آشنا شد اما کابیلا چندان اعتماد او را جلب نکرد.


چه گوارا سپس به بولیوی رفت و علیه دیکتاتوری وقت بولیوی دست به یک جنگ چریکی زد.


او در اثر یک توطئه سازمان سیا در روز 8 اکتبر سال 1967 میلادی از سوی نیروهای ارتش بولیوی اسیر شد و به دستور سازمان سیا پس از تحمل شکنجه های فراوان که حتی گفته می شود دست چپ او را قطع کردند (زیرا عکس هایی که از جسد او تهیه شده از زاویه ای گرفته شده اند که دست چپ او غیرقابل مشاهده است) یک روز بعد در 9 اکتبر کشته شد.


ارنستو علی رغم داشتن یک خانواده و زندگی مرفه با مشاهده فقر و فلاکت منطقه آمریکای لاتین به داشتن یک زندگی راحت و مرفه پشت کرد و زندگی خود را وقف تلاش برای تغییر زندگی مردمی که دربند دیکتاتوری بودند ، کرد. مردم او را فقط «چه» یا «ال چه» می نامیدند.


چه گوارا مردی بود تشنه عدالت. تاریخ زندگی او و جانفشانی هایش در راه مردم محروم نام او را در تاریخ جهان به نیکی جاودان کرد و چه گوارا به یک اسطوره تبدیل شد.


اکنون با اینکه 46 سال از اسارت و قتل وحشیانه ارنستو چه گوارا می گذرد ، هنوز یاد و نام این اسطوره و نماد مبارزه با نئو کلونیالیسم و امپریالیسم آمریکا و دست نشاندگانش در آمریکای لاتین نه تنها از خاطره مردم آمریکای لاتین بلکه ازخاطره مردم محروم و آزادی خواه جهان محو نشده است.

تصاویر سه‌بعدی خارق‌العاده از تکامل جنین

ایسنا: روانشناسان دانشگاه دورهام برای اولین بار کشف کرده‌اند که جنین‌ها می‌توانند حرکات دست خود به سمت دهانشان را در زمان ورود به مراحل بعدی بارداری مادر پیش‌بینی کنند.

کودکان در رحم چگونگی پیش‌بینی تماس را یاد گرفته و چگونگی لمس صورت و سر جنین می‌تواند نشانه‌ای بر میزان رشد فیزیکی و روانی آنها پیش از تولد باشد.

محققان بر این باورند که یافته‌های آنها می‌تواند دانش آنها در مورد کودکان بویژه آنهایی که قبل از موعد مقرر بدنیا آمده‌اند، آمادگی کودکان برای تعامل اجتماعی و قابلیت‌شان برای آرام کردن خود با مکیدن انگشتان را ارتقا بخشد.

به گفته آنها این نتایج همچنین می‌تواند یک نشانگر بالقوه بر میزان آمادگی کودکان برای تغذیه باشد.

به باور دانشمندان، پیش‌بینی یک نشانگر کلیدی در رشد کودک سالم بوده و می‌تواند نشانه‌ای بر بیماری باشد اگر جنین در زمانهای خاص بارداری آن را انجام ندهد.

تنها زمانی که قابلیت پیش‌بینی لمس و حرکت با قصد، برای مثال باز کردن دهان برای مکیدن، توسعه یابد، کودک برای ترک محل امن رحم آماده است.

این کشف در پی یک پژوهش دیگر بدست آمده که در آن محققان دریافته بودند جنینها در رحم شکلک درمی‌آورند که بیشتر به عنوان تمرینی برای ورود به جهان بیرونی است.

محققان از اسکنهای فراصوت چهار بعدی یا همان اسکنهای سه بعدی که بصورت فوری قابل مشاهده هستند، برای تصویربرداری از هشت جنین دختر و هفت جنین پسر در هر ماه بین هفته 24 تا هفته 36 بارداری پرداختند.

جنین‌های دختر و پسر مورد مطالعه نرخ مشابهی از رشد را نمایش دادند.

در مراحل اولیه بارداری محققان مشاهده کردند که کودکان بخشهای بالایی و کناری سرشان را لمس می‌کنند، اگرچه بعدها آنها شروع به لمس بخشهای پایین‌تر و حساس‌تر صورت و دهان کردند.

در هفته سی و ششم، اکثر جنین‌ها دهان خود را پیش از لمس آن باز می‌کنند که به گفته دانشمندان نشانه‌ای از پیش‌بینی لمس توسط آنها است.

محققان افزودند که در جنینهای سالم، حساسیت منطقه اطراف دهان با ادامه رشد افزایش یافته که می‌تواند به معنی افزایش آگاهی آنها از حرکات دهان باشد.

محققان بر این باورند که حرکت متوالی و باز کردن دهان پیش از مکیدن انگشتان نشانگر رشد در کودک است.

این پژوهش همچنین می‌تواند به توضیح اینکه چرا برخی کودکان برای تعامل اجتماعی و قابلیت مکیدن انگشتان برای آرام کردن خودشان آماده‌تر هستند، کمک کند.

این پژوهش در مجله Developmental Psychobiology منتشر شده است.

جنین در حال باز کردن دهان برای قرار دادن انگشت در آن در هفته 32 بارداری



باز شدن لبهای جنین 32 هفته‌ای برای لمس محدوده دهان با عضو دیگر(چپ) و آغاز کشیده شدن دهان(راست)



ورود دست چپ به دهان باز جنین(چپ) در اسکن راست دست، دهان بیشتر در انتظار لمس باز شده است(راست)



جنین 32 هفته‌ای دست خود را در دهان بازش قرار می‌دهد(چپ)و با دست چپ لبهایش را لمس می‌کند(راست)



توالی واکنشی جنین 25 هفته‌ای با حرکت دست و دهان



حرکت دستها و جمع و باز کردن دهان در 25 هفتگی جنین به کاملی آن در سن 36 هفتگی نیست