تهران در گذشته از روستاهای ری بوده و ری که در تقاطع محورهای قم، خراسان، مازندران، قزوین، گیلان و ساوه واقع شده به سبب مرکزیت مهم سیاسی، بازرگانی، اداری و مذهبی از قدیم مورد توجه بوده است. مدعیان همواره این مرکز راهبردی را مورد تهاجم و حمله قرار میدادند.
خیابان حافظ دهه ۳۰ خورشیدی
روستای تهران به واسطه برخورداری از مغاکها و حفرههای زیر زمینی و مواضع طبیعی فراوان و دشواری نفوذ در آنها پناهگاه خوبی برای دولتمردان و دیگر اشخاصی بوده که احتمالا مورد تعقیب مدعیان قرار داشتهاند.
خیابان انقلاب ۱۳۲۶ خورشیدی
تهران در برابر حمله افغانها (پشتونها) ایستادگی زیادی کرد و به همین خاطر آنها پس از تصرف تهران، آن را ویران کردند و باغها و تاکستانهایش را از بین بردند.
در زمان نادرشاه، تهران دوباره نام و نشانی یافت. در همین شهر بود که نادرشاه رهبران بزرگ شیعه و سنی را گرد هم آورد و پیشنهاد اتحاد اسلامی و رفع اختلافها را به آنها داد.
اگرچه در آثار مکتوب کهن از تهران پیش از اسلام نام برده نشده است، اما حفاریهای باستان شناسی ۱۳۲۱ خورشیدی در روستای دَرّوس شمیران نشان میدهد که در این ناحیه، در هزاره دوم پیش از میلاد، مردمی متمدن زندگی میکرده اند.
در زمان نادرشاه، تهران دوباره نام و نشانی یافت. در همین شهر بود که نادرشاه رهبران بزرگ شیعه و سنی را گرد هم آورد و پیشنهاد اتحاد اسلامی و رفع اختلافها را به آنها داد.
اگرچه در آثار مکتوب کهن از تهران پیش از اسلام نام برده نشده است، اما حفاریهای باستان شناسی ۱۳۲۱ خورشیدی در روستای دَرّوس شمیران نشان میدهد که در این ناحیه، در هزاره دوم پیش از میلاد، مردمی متمدن زندگی میکرده اند.
عبور و مرور درشکهها در تهران
تهران در قدیم روستایی نسبتا بزرگ بود که بین شهر بزرگ و معروف آن زمان، شهر ری و کوهپایههای البرز قرار داشت. پس از حمله مغولان به ری و تخریب این شهر، تهران بیش از پیش رشد یافت.
میدان توپخانه ۱۳۳۰ خورشیدی
در دوره شاه عباس اول پل، کاخ و کاروانسراهای زیادی در تهران بنا شد، در بخش شمالی برج و باروی شاه تهماسب، چهارباغ و چنارستانی ساخته شد که بعدها دورش را دیواری کشیدند و به صورت کاخ (کاخ گلستان) و مقر حکومتی درآوردند.
رقص بلوچها در کاخ گلستان
تهران قدیم از چهار محله تشکیل شده بود به نامهای سنگلج، اودلاجان (عودلاجان)، بازار و چالهمیدان. در زمان ناصرالدینشاه قاجار چندین محله تازه در تهران ساخته شد به نامهای ارگ، چاله حصار، خانیآباد، قناتآباد، پاچنار، پامنار، گار ماشین، گود زنبورکخانه، صابونپزخانه، گود عربها و دروازه قزوین.
میدان توپخانه ۱۳۳۰ خورشیدی
خیابان ولیعصر(پهلوی سابق) طولانیترین خیابان ایران و همچنین طولانیترین خیابان در خاورمیانه است که در سالهای نخست پادشاهی رضاشاه ساخته شده است. درازای آن بیش از ۱۸ کیلومتر است، که از میدان راهآهن تهران آغاز و به میدان تجریش در منطقهی شمیرانات پایان مییابد. این خیابان یازده هزار چنار در دو سوی خود دارد.
طولانیترین خیابان خاورمیانه
سابقهی تلاش برای احداث قطار شهری در تهران به ۱۱۰ سال قبل باز میگردد. در عهد ناصرالدین شاه یک خط آهن روزمینی بین دروازه شهری ری (حضرت عبدالعظیم) و میدان باغ شاه، با نام معروف ماشین دودی، ساخته شد. (عکس: سه راه امین حضور)
ماشین دودی تا مترو
متروی تهران در نه خط طراحی شده اما در حال حاضر، چهار خط آن فعال است. چند ماه پیش بارندگی موجب شد که به متروی تهران خسارات زیادی وارد شود.
حمل و نقل در تهران جدید
جمعیت زیاد تهران و رفتوآمد انبوه خودروها منجر به تبدیلشدن خیابانها به پارکینگ و ایجاد راهبندان های متعدد و شدید در این شهر شده که به دلیل آلایش شدید هوا، اتلاف وقت و فشار اقتصادی بر شهروندان بحران تلقّی میشود. (عکس: خیابان استانبول ۱۳۲۸)
ترافیک در تهران
آلودگی هوا در شهر تهران عمدتا مصنوعی و ناشی از فعالیت وسایل نقلیه است که سهمی ۸۰ درصدی در آلودگی هوای شهر دارند و تولیدکننده گازهای سمی دی اکسید نیتروژن و مونو اکسید کربن هستند.
آلودگی هوا
تهران آلودهترین شهر جهان از نظر آلودگی صوتی است. یکی از منابع اصلی آلودگی صوتی در تهران صدای اگزوز موتورسیکلتها است که ۲۵درصد آلودگی صوتی شهر را تشکیل میدهد. تعداد موتورها در نقاط مرکزی شهر به مراتب بیشتر است.
آلودگی صوتی
آلودگی آبهای زیرزمینی تهران یکی از بزرگترین معضلات زیستمحیطی این شهر است. تهران از نظر سیستم فاضلاب در بین شهرهای جهان در بین ۱۰ شهر آخر قرار دارد. نبود سامانهی دفع فاضلاب در شهر تهران جزء اصلیترین مشکلات زیست محیطی این شهر قلمداد میشود.
مشکلات فاضلاب شهری
شهر تهران علاوه بر اینکه مرکز سیاسی کشور ایران است، مرکز استان تهران و شهرستان تهران نیز به شمار میرود. مهمترین نهادهای دولتی و قضایی شامل وزارتخانهها، مجلس شورای اسلامی و... در آن واقع شدهاند.
ساختمان پلاسکو، دومین بنای بلند و دارای آسانسور در ایران و نخستین بنای بلند دارای اسکلت فلزی بود که در چهارراه اسلامبول تهران واقع است. این ساختمان ۱۶ طبقه در سال های ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۱ توسط مهندسان اسراییلی ساخته شد. مساحت کل زیربنای ساختمان ۲۹۰۰۰ متر مربع است.
ساختمان پلاسکو، دومین بنای بلند و دارای آسانسور در ایران و نخستین بنای بلند دارای اسکلت فلزی بود که در چهارراه اسلامبول تهران واقع است. این ساختمان ۱۶ طبقه در سال های ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۱ توسط مهندسان اسراییلی ساخته شد. مساحت کل زیربنای ساختمان ۲۹۰۰۰ متر مربع است.
پلاسکو
برج شهیاد (آزادی) یکی از نمادهای شهر تهران است که در سال ۱۳۴۹ خورشیدی توسط حسین امانت، با نام برج شهیاد آریامهر، برای یادبود جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران طراحی و ساخته شد. این برج پس از انقلاب ۱۳۵۷ به نام "برج آزادی" تغییر نام پیدا کرد.
شهیاد یا آزادی
برج میلاد در شمال غربی تهران قرار دارد. این برج با ارتفاع ۴۳۵ متر، بلندترین برج ایران، ششمین برج بلند مخابراتی جهان و بیستمین سازه بلند نامتکی جهان است. این برج با ۱۳ هزار متر زیربنا از نظر وسعت کاربری سازه رأس برج در میان تمامی برجهای مخابراتی دنیا مقام نخست را دارد. این برج کمکم در حال تبدیل شدن به نماد تهران است.
نماد تازه برای تهران
تقاطع میرداماد - مدرس سال 1354
تصویر زیر که در روزنامه اطلاعات 38 سال پیش منتشر شده تقاطع خیابان میرداماد و اتوبان مدرس را در تاریخ 1354/4/30 نشان می دهد. نام اتوبان در آن زمان "اتوبان شاهنشاهی" بود که احداثش از 1349 آغاز شده بود.
همان تقاطع ؛ اکنون
(طجرشت) تجریش در گذر ايام
تجريش در زمان ناصرالدين شاه پر از درخت انجير و گيلاس و مزرعه های با صفا. اصل اين نقاشی در موزه صاحبقرانيه موجود است
هزار سال پيش تجريش، طجرشت خوانده می شد. چنانکه راوندی مورخ تاريخ در شرح سلطنت طغرل سلجوقي آورده است: «آنگاه سلطان از تبريز به سوی ری رفت تا زفاف به دار الملک باشد.
اندک مايه رنج بر وی مستولی شد، به قصران بيرونی، به در ری به ديه طجرشت از جهت خنکی هوا نزول فرمود، چه حرارت هوا بغايت بود. به سال 455 ق
جالب اينجاست که طغرل در همان تجريش وفات يافت و جنازه اش برای دفن به ری منتقل شد
هزار سال پيش تجريش، طجرشت خوانده می شد. چنانکه راوندی مورخ تاريخ در شرح سلطنت طغرل سلجوقي آورده است: «آنگاه سلطان از تبريز به سوی ری رفت تا زفاف به دار الملک باشد.
اندک مايه رنج بر وی مستولی شد، به قصران بيرونی، به در ری به ديه طجرشت از جهت خنکی هوا نزول فرمود، چه حرارت هوا بغايت بود. به سال 455 ق
جالب اينجاست که طغرل در همان تجريش وفات يافت و جنازه اش برای دفن به ری منتقل شد
نمايی از شميران قديم
کهنسالان درباره محل قديمی تجريش اعتقاد دارند که نزديک پل رومی در جاده قديم شميران رو به شمال طرف راست، روی تپه باغي بزرگ به نام «گِلِ باوکان» بود. (ظاهراً محلی که نماز عيد فطر سال 56 در آن برگزار شد.) دو دهکده تجريش و دزاشيب سابقاً آنجا بودند. از گل باوکان تا امامزاده قاسم هم باغی ديگر به نام «جنت گلشن» بود.. در اراضي اطراف اين باغها گرگهای زيادی بودند که باعث زحمت اهالی تجريش می شدند... بدين لحاظ اهالی اين منطقه دهکده را ترک کردند و به حوالی امامزاده صالح در جنت گلشن منتقل شدند و تجريش فعلی شکل گرفت..
اين دهکده کم کم رونقی گرفت و چنان شد که حتی طغرل نيز برای فرار از گرمای منطقه جنوب کوههای البرز و ری به آنجا پناه آورد. صدها سال بعد طهران پايتخت قاجاريان شد اين منطقه، ييلاق اهالی آنجا تبديل گرديد و اشراف اين شهر باغهای زيادی جهت تابستان در آنجا احداث کردند.
اين دهکده کم کم رونقی گرفت و چنان شد که حتی طغرل نيز برای فرار از گرمای منطقه جنوب کوههای البرز و ری به آنجا پناه آورد. صدها سال بعد طهران پايتخت قاجاريان شد اين منطقه، ييلاق اهالی آنجا تبديل گرديد و اشراف اين شهر باغهای زيادی جهت تابستان در آنجا احداث کردند.
سر پل تجريش در حدود سال ۱۳۰۰ شمسی
تجريش قديم داراي سه محله بود:
1. محله بالا 2. محله پائين 3. محله قلعه نو و حومه آن که به نامهای زير خوانده مي شد: زعفرانيه، محموديه، ناودانک، جعفرآباد و ...
محله بالا شامل: باغ فردوس، چهار راه حسابی، زعفرانيه، الهيه.
و محله پائين شامل: ظهيرالدوله، سه راه دزاشيب، سه راه قيطريه، اسدی و فردوسي بود..
کم کم کوچ مردم از ساير مناطق کشور به طهران و حومه آن افزايش يافت به طوری که تعدادی از آنان در تجريش سکنی گزيدند. در آمارگيری نفوس سال 1335 اهالی آنجا و تيره های مهاجر از افراد زير تشکيل شده بود: بوميها، ترقی ها، نائينی ها، اصفهانی ها، خراسانی ها، شيرازی ها، يزدی ها، طالقانی ها و لرها.
1. محله بالا 2. محله پائين 3. محله قلعه نو و حومه آن که به نامهای زير خوانده مي شد: زعفرانيه، محموديه، ناودانک، جعفرآباد و ...
محله بالا شامل: باغ فردوس، چهار راه حسابی، زعفرانيه، الهيه.
و محله پائين شامل: ظهيرالدوله، سه راه دزاشيب، سه راه قيطريه، اسدی و فردوسي بود..
کم کم کوچ مردم از ساير مناطق کشور به طهران و حومه آن افزايش يافت به طوری که تعدادی از آنان در تجريش سکنی گزيدند. در آمارگيری نفوس سال 1335 اهالی آنجا و تيره های مهاجر از افراد زير تشکيل شده بود: بوميها، ترقی ها، نائينی ها، اصفهانی ها، خراسانی ها، شيرازی ها، يزدی ها، طالقانی ها و لرها.
ميدان تجريش
ساختمانهای تجريش قديم مانند روستای تاريخي ماسوله بود، يعني ساختمانهای روستا طوری بود که مردم از روی بامهای يکديگر طی مسير می کردند.. جمعيت در تجريش قديم در دو محله به صد و پنجاه خانواده می رسيد. از محله بالا حدود بيست خانوار تابستانها بر سر باغهای خود می رفتند و زمستانها به ده باز می گشتند. کوچه ها و معابر بسيار تنگ و پر پيچ و خم بود. شايد نمونه ای که بتوان با آن قياس کرد روستای فعلی پس قلعه در دربند باشد. خانه های خشت و گلی يا چينه ای تجريش، در زير دست و سمت شرق پل تجريش تا زير دست ايستگاه جاده قديم بنا شده بود.
پل تجريش و خانه های اطراف آن - دوره پهلوی
مرکز تجريش امامزاده صالح بود. اين امامزاده مرکزيت معنوی اين ناحيه بود. بازار شکل گرفته در حاشيۀ آن کانون اقتصادی اين محل است.. حسن ملقب به صالح از نوادگان امام موسی کاظم عليه السلام است دربارۀ امامزاده صالح می گويند که وی تحت تعقيب حسن نامی از پل کَرَخ يا کرج امروزی بود.
تعقيب کننده بالاخره وی را در باغ جنت گلشن زير چنار بزرگ نزديک چشمه ساری گرفتار کرده وی را شهيد مي کند. اهالی محل به احترام انتساب وی به ائمه برای وی مرقد و بارگاهی می سازند که در طول زمان منشأ خير و برکت برای اهالی اين منطقه گرديد . بنای اصلی اين مرقد را هلاگو ميرزا فرزند فتحعلی شاه به سال 1210 ق بنا کرده است.
تعقيب کننده بالاخره وی را در باغ جنت گلشن زير چنار بزرگ نزديک چشمه ساری گرفتار کرده وی را شهيد مي کند. اهالی محل به احترام انتساب وی به ائمه برای وی مرقد و بارگاهی می سازند که در طول زمان منشأ خير و برکت برای اهالی اين منطقه گرديد . بنای اصلی اين مرقد را هلاگو ميرزا فرزند فتحعلی شاه به سال 1210 ق بنا کرده است.
چنار امامزاده صالح کهنسال ترين چناری است که تاکنون ديده شده است. اين چنار حتی اعجاب مسافرين خارجی را نيز بر می انگيخته است. چنانکه ديالافوا در سفرنامه اش در ايران به سال 1881م دربارۀ اين درخت می نويسد:
در مسجد (بقعۀ امامزاده صالح) تجريش چنار عجيب و غريبی است که کمتر نظير آن در دنيا پيدا می شود.. قطر فوق العاده آن را نمی توان دقيقاً با رقم معين کرد. تقريباً محيط آن به پانزده متــر می رسد. هريک از شاخه های آن مانند تنه درخت کهنسالي در بالای بنای مسجد و ساير اطراف سر به آسمان کشيده است . اين درخت عده کثيری را در سايۀ خود پناه می دهد. مؤمنين در زير آن نماز می خوانند.. مکتب دار، اطفال را در آنجا جمع کرده درس می دهد. قهوه چی سماور و استکان و لوازم خود را در درون آن قرار داده است. سقا هم کوزه های پر آب خود را در گوشه ای از تنه گذارده است.
در مسجد (بقعۀ امامزاده صالح) تجريش چنار عجيب و غريبی است که کمتر نظير آن در دنيا پيدا می شود.. قطر فوق العاده آن را نمی توان دقيقاً با رقم معين کرد. تقريباً محيط آن به پانزده متــر می رسد. هريک از شاخه های آن مانند تنه درخت کهنسالي در بالای بنای مسجد و ساير اطراف سر به آسمان کشيده است . اين درخت عده کثيری را در سايۀ خود پناه می دهد. مؤمنين در زير آن نماز می خوانند.. مکتب دار، اطفال را در آنجا جمع کرده درس می دهد. قهوه چی سماور و استکان و لوازم خود را در درون آن قرار داده است. سقا هم کوزه های پر آب خود را در گوشه ای از تنه گذارده است.
چنار کهنسال امامزاده صالح که چند سال قبل قطع شد
اين چنار عظيم تا ساليانی پيش نيز در حياط امامزاده به چشم می خورد ولی به علت های مختلف چه طبيعی و چه تخريب انسانی از آن چيزی باقي نمانده است.
سالها پس از اين ديدار ديولافوا از تهران، منطقه تجريش و سر پل آن به محل تفرجگاه تهرانيان فراری از گرما تبديل شد. اين محل که سالها محل سکنای اشراف قاجاری و ييلاق سفارتخانه های خارجی در تهران بود از دورۀ رضا شاه رو به گسترش رفت. جاده قديم آن (دکتر شريعتی)، آباد شد و سنگفرش گرديد و راههای دسترسی آسان شد. ماشين های کرايه افزايش يافت. بسياری از باغ های آباد و معمور آن تبديل به ويلا شد و در سالهاي اخير اين ويلاها نيز به حاميان آن وفا نکرد. ويلاها تخريب شد و باغچه هاي آن تبديل به برجهاي بلند گرديد. اين روزها تقريباً از محله تجريش چيزي باقي نمانده بجز ساختمانهاي سر به فلک کشيده که به جای چنارهای بلند سر برآورده اند. تتمه آن دربند و ارتفاعات تهران است که باز مجالی برای تنفس تهرانيان فراهم می کند.
سالها پس از اين ديدار ديولافوا از تهران، منطقه تجريش و سر پل آن به محل تفرجگاه تهرانيان فراری از گرما تبديل شد. اين محل که سالها محل سکنای اشراف قاجاری و ييلاق سفارتخانه های خارجی در تهران بود از دورۀ رضا شاه رو به گسترش رفت. جاده قديم آن (دکتر شريعتی)، آباد شد و سنگفرش گرديد و راههای دسترسی آسان شد. ماشين های کرايه افزايش يافت. بسياری از باغ های آباد و معمور آن تبديل به ويلا شد و در سالهاي اخير اين ويلاها نيز به حاميان آن وفا نکرد. ويلاها تخريب شد و باغچه هاي آن تبديل به برجهاي بلند گرديد. اين روزها تقريباً از محله تجريش چيزي باقي نمانده بجز ساختمانهاي سر به فلک کشيده که به جای چنارهای بلند سر برآورده اند. تتمه آن دربند و ارتفاعات تهران است که باز مجالی برای تنفس تهرانيان فراهم می کند.
تجریش- سربند 1340
جاده قديم شميران و نمايی از محلات شمال شهر
امامزاده قاسم تجريش، دوره قاجار
گنبد نيمه مخروبه امامزاده قاسم در اوايل دوره پهلوی
ميدان تجريش