۲۴ مهر ۱۳۹۲

جملــــــاتی زیبا و متفکرانه A


قصه از حنجره ایست که گره خورده به بغض
یک طرف خاطره ها،یک طرف فاصله ها
در همه آواز ها حرف آخر زیباست
آخرین حرف تو چیست؟تا به آن تکیه کنم
حرف من دیدن پرواز تو در فرداهاست...


مدت هاست
نه به رفتن کسی دلخوشم نه به آمدن کسی
بی کسی هم عالمی دارد



لبخندت تعادل شهر را به هم میزند...
تو بخند من شهر را دوباره میسازم...


تو کمان کشیده و در کمین که زنی به تیرم و من غمین
همه ی غمم بود از همین که خدا نکرده خطا کنی


اگر مردها می توانستند حامله شوند
آن وقت سقط جنین آیین مقدسی می شد !
"فلورانس کندی "



من آموختم ، تو هم بیاموز:
پیش بی درد صحبت از درد مکن
شاخه ی سبز دلت را به خطا زرد مکن
مرد اگر نیست کوه که هست
تکیه به کوه کن و تکیه به نامرد مکن



سلامتی دوس دختری که رگ گردنشو بخاطر عشقش میزنه
ولی نمی دونه که عشقش داره گردن یکی دیگرو لیس میزنه




گاهی اوقات زندگی انقدر سخت می شود که مانند شاخه ای خشکیده در مقابلش سر خم می کنیم و می شکنیم و گاه می شود نسیم ملایمی که تو با هر وزیدنش رنگی تازه می گیری. مهم این نیست که بشکنی یا رنگارنگ شوی مهم این است که همیشه خودت باشی.



چشم انتظار حادثه ی ناگهان مباش
با مرگ زندگی کن و با زندگی بمیر



هیچکس حق نداره درباره م قضاوت کنه چون هیچکس دقیقا نمیدونه چی بهم گذشته. شاید یکم از سرگذشتم شنیده باشه اما هیچ وقت اون حسی رو که توقلبم احساس کردمو حس نکرده




Don't wait until it's too late
to tell someone how much you love, how much you care.
Because when they're gone, no matter how loud you shout or cry, they won't hear you any more.



بین آدما...
فقط بعضیا بارونو میفهمن!!!
بقیه فقط خیس میشن



بعضی حرفا رو نمیشه گفت!
باید خورد؛
ولی....
بعضی حرفا رو نه می شه گفت؛ نه میشه خورد!
می مونه سر دل،
میشه دل تنگ...
میشه بغض؛
میشه سکوت؛
میشه همون وقتی که خودتم نمیدونی چته ...... 



تمام غصه ها از همانجايي آغاز ميشوند كه ترازو بر ميداري مي افتي به جان دوست داشتنت.اندازه ميگيري.حساب و كتاب ميكني.مقايسه ميكني.و خدا نكند حساب و كتابت برسد به آنجا كه زيادتر دوستش داشته اي،كه زيادتر بخشيده اي،به قدر يك ذره،حتي يك ثانيه.درست از همانجاست كه توقع آغاز ميشود و توقع آغاز همه رنج هايي است كه به نام عشق ميبريم.



نباید شیشه را با سنگ بازی داد.نباید مست را در حال مستی دست قاضی داد.
نباید بی تفاوت چتر ماتم را به دست خیس باران داد.
کبوتر ها که جز پرواز آزادی نمی خواند.
نباید در حصار میله ها با دانه ی گندم به او تعلیم ماندن داد.



الهی قمشه ای
شما رهبر ارکستر سمفونیک افکار و احساسات خویشید. نباید گامهای خود را با صدای طبل و شیپور دیگران هماهنگ کنید. گوش به نوای درون خود بسپارید. نواهایی که از درونتان بر میخیزد را هدایت کنید. 

ما موجودات خاکی نیستیم که به بهشت می رویم. ما موجودات بهشتی هستیم که از خاک سر بر آورده ایم.

تنها مانع موجود بر سر شادمانی و نشاط، اعتقاد شما به وجود مانع بر این راه است. به همین دلیل راه را اشتباه می روید و گرفتار مشکل می شوید. 

وقتی یک دانه ی گیاه میکاری، هزاران هزار دانه میشود، همه اش برای تو.وقتی یک گل به کسی میدهی، هزاران هزار گل از دیگران میگیری؟ می دانی عزیز ، تو روی گنج داری زندگی میکنی و امیدوارم این را بدانی.


—————————–—- جملات دکتر شریعتی ————————————–
دو بیگانه هم درد , از خویش بی درد یا نا هم درد با هم خویشاوندترند.

——————————–—- جملات دکتر شریعتی ———————————–

انسان نقطه ای است میان دو بی نهایت: بی نهایت لجن بی نهایت فرشته

——————————–—- جملات دکتر شریعتی ———————————–

آن گاه که تقدیر واقع نگردید از تدبیر نیز کاری ساخته نیست.

——————————–—- جملات دکتر شریعتی ———————————–

مذهب اگر پیش از مرگ به کار نیاید پس از مرگ به هیچ کار نخواهد آمد.

——————————–—- جملات دکتر شریعتی ———————————–

اساسا <<خوشبختی>> فرزند نامشروع <<حماقت>> است.

——————————–—- جملات دکتر شریعتی ———————————–

اگر توانستی (( نفهمی)) می توانی خوشبخت باشی !

——————————–—- جملات دکتر شریعتی ———————————–

جامعه دو طبقه دارد: ۱:طبقه ای که می خورد و کار نمی کند ۲:طبقه ای که کار می کند و نمی خورد.

——————————–—- جملات دکتر شریعتی ———————————–

چقدر نشنیدن ها و نشناختن ها و نفهمیدن ها که به این مردم آسایش و خوشبختی بخشیده است.

——————————–—- جملات دکتر شریعتی ———————————–

تمام بدبختی های آدم مال این دو کلمه است یکی داشتن و یکی خواستن

——————————–—- جملات دکتر شریعتی ———————————–

چقدر ندانستن ها و نفهمیدن ها که از دانستن ها و فهمیدن ها بهتر است.

——————————–—- جملات دکتر شریعتی ———————————–

کیست که تنها آروزی همیشگی اش در این جهان این باشد که تنها چیزی را که از این جهان آرزو می کند از دست بدهد؟

——————————–—- جملات دکتر شریعتی ———————————–

آن ها که از در می آیند و می روند چهارپایان نجیب و ساکت تاریخ اند حادثه ها را تنها کسانی در زندگی آدمی آفریده اند که از پنجره ها بیرون جسته اند و… یا به درون پریده اند.

——————————–—- جملات دکتر شریعتی ———————————–

چقدر دعا می کنم که: بعضی اصوات را نشنونی بعضی رنگ ها نبینی بعضی افکار را نفهمی بعضی حالات را حس نکنی

——————————–—- جملات دکتر شریعتی ———————————–

با همه چیز درآمیز و با هیچ چیز آمیخته مشو در انزوا پاک ماندن نه سخت است و نه با ارزش.

——————————–—- جملات دکتر شریعتی ———————————–

وقتی در صحنه حق و باطل نیستی وقتی که شاهد عصر خودت و شهید حق و باطل جامعه ات نیستی هرکجا که خواهی باش چه در نماز ایستاده باشی چه به شراب نشسته باشی هر دو یکی است

——————————–—- جملات دکتر شریعتی ———————————–

حوادث انسان های بزرگ را متعالی و آدم های کوچک را متلاشی می کند.

——————————–—- جملات دکتر شریعتی ————————————–

این سه راهی است که در پیش پای هر انسانی گشوده است: پلیدی - پاکی – پوچی

——————————–—- جملات دکتر شریعتی ————————————–

شرف مرد هم چون بکارت یک دختر است اگر یک بار لکه دار شد دیگر هرگز جبران پذیر نیست

——————————–—- جملات دکتر شریعتی ———————————–

چقدر دوست دارم این سخن مسیح را « از راه هایی مروید که روندگان آن بسیارند از راه هایی بروید که روندگان آن کم اند»

هیچ نظری موجود نیست: