مرد ها در چار چوب عشق٬ به وسعت غير قابل انکاري نا مردند! براي اثبات کمال نا مردي آنان٬ تنها همين بس که در مقابل قلب ساده و فريب خورده ي يک زن ٬ احساس مي کنند مردند. تا وقتي که قلب زن عاشق نشده ٬ پست تر از يک ولگرد٬ عاجز تر از يک فقير و گدا تر از همه ي گدايان سامره. پوزه بر خاک و دست تمنا به پيشش گدايي ميکنند
اما وقتي که خيالشان از بابت قلب زن راحت شد ٬ به يک باره يادشان مي افتد که خدا مردشان آفريد!!
و آنگاه کمال مردانگي را در نهايت نا مردي جست و جو ميکنند...
اما وقتي که خيالشان از بابت قلب زن راحت شد ٬ به يک باره يادشان مي افتد که خدا مردشان آفريد!!
و آنگاه کمال مردانگي را در نهايت نا مردي جست و جو ميکنند...
«دکتر علي شريعتي
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر