۲۴ اسفند ۱۳۹۱

عجیب ترین حرف های مرحوم هوگو چاوز!

 هوگو چاوز، رئیس جمهور ونزوئلا که سه شنبه گذشته درگذشت، سوژه اصلی تمام رسانه های جهان در هفته اخیر بوده؛ چهره ای سیاسی که معرف عصری جدید در سیاست منطقه آمریکای لاتین بود ودر سال های طولانی حکومتش حرف های به یادماندنی بسیاری زده است

سه شنبه هفته گذشته هوگو چاوز، رئیس جمهور جنجال ساز ونزوئلا، پس از دو سال مبارزه سخت با بیماری سرطان درگذشت. چاوز 58 سیاستمداری عوام پسند بود که دریچه جدیدی را به روی دنیای سیاست آمریکای لاتین گشود و همچون فیدل کاسترو، پدر معنوی اش، دست به سخنرانی اش خوب بود. 

در یک هفته گذشته گزارش های خبری و تحلیلی بسیاری در رسانه ها مختلف جهان درباره او، انقلاب بولیواری اش و آینده ونزوئلا پس از چاوز منتشر شد که هر یک از سویی به چاوز، شخصیت او و جایگاهش در ونزوئلا پرداخته بودند. 

عجیب ترین حرف های مرحوم هوگو چاوز!
در اینجا گزیده ای از عجیب ترین و به یادماندنی ترین حرف های او را می آوریم، که خود می توانند دریچه ای باشند به دنیای پر رمز و راز این رهبر غیرقابل پیش بینی:

(انتخاب گفته های چاوز و گزینش جملات از میان سخنان او، کار اندرو کتز، نویسنده تایم، و نویسنده هافینگتون پست بوده است)

در سال 2003 درباره کشف دنیای جدید (آمریکا): «کریستف کلمب پیشگام بزرگترین تجاوز و نسل کشی تاریخ بشر بوده است.»

در سال 2004، در گفت و گو با رابرت موگابه، رئیس جمهور زیمبابوه: «من بدلی از شمشیرِ سیمون بولیوار آزادی بخش را به تو می دهم. زیرا که تو، همچون بولیوار، اسلحه در دست گرفتی تا مردمت را آزاد سازی. زیرا که تو، همچون بولیوار، مبارز راستین آزادی هستی و همواره خواهی بود. موگابه در کنار مردمش به تلاش برای برخورد با گردن فرازی های امپریالیست های نو ادامه خواهد داد.»

در سال 2005، خطاب به وینسنت فاکس، رئیس جمهور سابق مکزیک: «سر به سر من نگذار آقا، وگرنه گزیده خواهی شد.»

در سال 2005، درسخنرانی هفتگی و در حمله به سنت آمریکایی هالووین: «تروریسم، ترساندن دیگر کشورها، ترساندن مردم کشور خود، خانواده ها کودکانشان را لباس جادوگران می پوشانند. این با راه و رسم ما جور درنمی آید.»

در سال 2006، خطاب به کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه وقت آمریکا: «یاد باشد، دختر کوچولو، من مثل بوته خاری هستم که در دشت گل داده است. عطرم را نثار رهگذران می کنم و هر کسی را که برآشوبدم می گزم. سر به سر من نگذارد، کاندولیزا. سر به سر من نگذار، دختر.»

در سال 2006، خطاب به تونی بلر نخست وزیر وقت بریتانیا: «بی حیا نباش، آقای بلر. اخلاق را زیر پا نگذار، آقای بلر. تو از آن آدم هایی هستی که هیچ اخلاق حالی شان نمی شود. تو کسی نیستی که حقِ انتقاد از کسی دیگر درباره قواعد و قوانین جامعه بین الملل را داشته باشد. تو سرباز پیاده نظام امپریالیست هستی که تلاش می کند لطفی در حق دنجر بوش هیتلر (چاوز اسم «خطر» را بر بوش، رئیس جمهور سابق آمریکا، می گذارد و هیتلر را هم به انتهای نام خانوادگی او افزوده است)، بکنی؛ قاتل و تروریست شماره یک زمین. آقای بلر، برو به جهنم.»

در سال 2006، درباره جورج دبلیو بوش، رئیس جمهوروقت آمریکا: «تو بزدل، قاتل، اجرا کننده نسل کشی، الکلی، دائم الخمر و انسانی بی اخلاق هستی آقای خطر.تو بدترین هستی، آقای خطر. بدترین آدم روی زمین ... یک بیمار روانی، مطمئنم.»

در سال 2006، درباره دیدگاه های اقتصادی حضرت عیسی مسیح (ع): «کاپیتالیسم راه و رسم شیطان و استثمار است. اگر حقیقت را بخواهید امور را از چشم عیسی مسیح (ع) ببینید که به اعتقاد من اولین سوسیالیست تاریخ بوده، تنها سوسیالیسم است که می تواندبه خلق جامعه ای اصیل بینجامد.»

در سال 2006، درباره جورج دبلیو بوش که یک روز پیش از چاوز در مجمع عمومی سازمان ملل متحد حاضر شده بود: «دیروز شیطان به اینجا آمده بود. درست همینجا و حتی امروزهم بوی گوگرد را می توان حس کرد.»

در سال 2007، پس از مشاجره ای با خوان کارلوس، پادشاه اسپانیا: «فکر می کنم به دور از تدبیر است که پادشاهی بر سر رئیس جمهوری فریاد بزند تا صدای او را خاموش کند. آقای پادشاه، ما خفه نخواهیم شد.»

در سال 2008، درباره مزایای داروهای طبیعی: «من هر روز صبح برگ کوکا (که حاوی کوکائین است و در منطقه آمریکای جنوبی رواج بسیار دارد) می جوم و ببینید که چقدر سالم و سرحال هستم!»

در سال 2011، درباره بمباران لیبی از سوی نیروهای ناتو: «بمباران مردم شجاع لیبی برای نجات آنها؟ چه استراتژی زیرکانه و درخشانی از سوی امپراتوری دیوانه. حقوق بین الملل حالا کجاست؟ این وضعیت به دوران مردان غارنشین می ماند.»

در سال 2011، خطاب به باراک اوباما: «اوباما، تو یک شیادی. برو و از هر کسی در آفریقا، که ممکن است به سبب رنگ پوستت به تو ایمان داشته باشد، به خاطر اینکه پدرت اهل آفریقا بوده، بپرس. تو از اجداد آفریقایی هستی و در عین حال ننگی در دامن تمام این مردمان.»

یک سال بعد: «فکر می کنم که باراک اوباما، جدای از عنوان «رئیس جمهور» آدم خوبی است.»

در سال 2012: «این تپه سرباز خواهد کرد و یک بمب اتمی بزرگ از دلش بیرون خواهد آمد. امپریالیست ها می گویند من و احمدی نژاد حالا به زیر زمین می رویم تا چشممان را به واشنگتن بدوزیم و توپ و موشک شلیک کنیم... حرف هایشان مضحک است.»

هیچ نظری موجود نیست: