۱۰ دی ۱۳۹۰

نتیجه حسادت به گربه!!!

مردی از اینکه همسرش خیلی به گربه شون توجه میکرد ناراحت بود.
یه روز گربه رو برد و چندتا خیابون اونطرف تر ول کرد.ولی تا به خونه رسید دید گربه زودتر از اون برگشته خونه!
این کار چندین دفعه تکرار شد و مرد حسابی کلافه شده بود.آخرش یه روز گربه رو با ماشین کلی گردونداز چندین پل و رودخانه و پارک و... گذشتو در نهایت اونو در منطقه ای پرت و دور افتاده ول کرد.
اون شب مرد به خونه نیومد...آخرشب زنگ زدو به زنش گفت:اون گربه فلان فلان شده خونه ست؟
همسرش گفت:آره.
مرد گفت:گوشی رو بده بهش,من گم شدم!!!!!!