Encyclopedia of Stupidity

«اگر انجام كاری بیش از یك راه داشته باشد و یكی از آن راهها فاجعه به بار آورد، بالاخره یك نفر به آن روش عمل خواهد كرد.»
ماتیس فن باكسل در كتاب جدید خود به نام دایرةالمعارف حماقت فهرستی انبساط بخش از حماقتهای ما براثر استفاده از فناوری عرضه می كند، مطالبی از این دست:

* از لامپهای كم مصرف اغلب برای مصارف تزئینی در باغها استفاده می شود.
* وجود خط عابر پیاده، تعداد حوادث را افزایش می دهد.
* بسیاری از كرمهای ضدآفتاب محتوی مواد سرطان زا هستند.
* استفاده از دستگاه تهویه مطبوع، اثر گلخانه ای را بیشتر می كند.
* كامپیوتر مصرف كاغذ را بسیار افزایش داده است.
* رعایت بهتر بهداشت، باعث آسیب پذیری در برابر باكتریها می شود.

با این حال فن باكسل بیشتر به فرهنگ ادبی و روایتی حماقت پرداخته است. آنچه وی نوشته است دایرة المعارف نیست، بلكه گردآوری مشاهده ات روایتی و درهم بر هم با استفاده از داستانهای جن و پری، كارتون، لطیفه و داستانهای تخیلی است. متأسفانه (و برخی می گویند به شكل احمقانه ای) وی نمایه ای در كتاب نگنجانده و كتابشناسی آن بسیار نحیف است.
شاید بهترین تعریف حماقت را كارلوام سیپولا استاد سابق تاریخ اقتصاد در دانشگاه بركلی و نویسنده مقاله ای با عنوان «قوانین اساسی حماقت انسان» در سال 1988 عرضه كرده باشد كه ظاهراً فن باكسل از آن بی اطلاع بوده است. سیپولا می گوید:
«شخص احمق كسی است كه به خود یا سایرین لطمه وارد می كند، بی آن كه برایش منفعتی به همراه داشته است.»
چهار قانون دیگر وی عبارت است از:
1- ما همواره تعداد افراد احمق را دست كم می گیریم (هرچند كه والتربی پیتكین در كتاب مقدمه ای كوتاه بر تاریخ حماقت انسان در سال 1934 این رقم را 80 درصد جمعیت اعلام كرده است.)
2- احتمال احمق بودن شخص مستقل از دیگر صفات است.
3- آن20درصدی از ما كه احمق نیستند به طور احمقانه خطر ناشی از اكثریت احمق را دست كم می گیرند.
4- شخص احمق خطرناك است.
ویتگنشتاین زمانی گفت :
«اگر مردم كار احمقانه نمی كردند، هیچ كار هوشمندانه ای رخ نمی داد.»
به این معنا پیشرفت انسان به تداوم انجام كارهای احمقانه بستگی دارد. بنابراین بهتر است خوشحال باشیم كه پیشرفت تضمین شده است.

منبع:همشهری آنلاین
مترجم: وحید رضا نعیمی